بیا بگذر
	
		بیا بگذر از حسد ها از دغل ها
	
		بیا بیا خو مکن اما به جسدها بر ذغال ها
	
		بیا بگذر از رهگذر بودن
	
		از عابران فاجر بگیر عبرت
	
		و درس بگیر از فاخر بودن
	
		از نوازش شنیع ترین اندیشه بشر گذر کن
	
		گذر کن
	
		نگذار انگل ها ستایشت کنند
	
		در خطر بیانداز خودت را
	
		بشکاف سینه کوه را
	
		و در زلالی چشمه باکره ایمان غرق کن خودت را
	
		بگذر
	
		بگذار همه وجودت را غسلی دوباره کنند