سلام بر استاد دكتر صفائي
عالي . درست است كه از طبع لطيف و قريحه سرشار سركار عالي سرچشمه گرفته است ؛ امٌا در هر حال اين شعر هم از نظر شكل و وزن و آهنگ ، و هم از نظر مضمون و محتوا درسي است براي من و امثال من ، و به خصوص براي كساني كه دوست دارند « ماورائي » شعر بگويند ولي در دام هزل و عبث گرفتار مي آيند .
شاعر آگاهي دهنده است ؛ امٌا مشعور هم بايد تا آن حدٌ آگاهي را داشته باشد كه بتواند كلمه به كلمه شعر را دريابد و به خصوص پيام آخرين آن را بگيرد ؛ و به عنوان مثال ببيند كه وقتي شاعر از خوشه پروين سخن مي راند واقعا" اين ستاره متشكٌل از شش جزء است ، و نه اين كه ضرورت شعري يا توهم به جاي تفكٌر به چنين سروده اي منجر شده باشد ؛ يا رنگ زرد به عنوان رنگ تنفر و به طور كلي منفي ، مفهومي جهاني دارد ؛ يا نيلي رنگي است كه بانوي دوجهان ، حضرت فاطمه زهراء ( ع ) در سوگ پيامبر اسلام (ص) آن را پوشيده اند و رنگ عزا قرار داده اند .
البته « هيچ شعري كامل نيست » ، يا به زبان بهتر « هيچ شعري با سليقه ي همه خوانندگانش منطبق نمي شود » . مثلا" به نظر بنده بهتر بود كه خانم دكتر صفائي در مصرع 19 به جاي « خاطراتم خط خورد » ( كه ايراد مفهومي هم ندارد ) مي گذاشتند : « خاطراتم غمگين ، » . امٌا اين يك « نظر » و « سليقه » است كه البته تقريبا" سراسر پهنه ي هنر و ادبيات جهاني را مي پوشاند .
بازهم بخواهم بنويسم به اصطلاح « مثنوي هفتاد من كاغذ شود » . اين است كه « جهت رفع تصريع خاطر » فقط به پيام هنرين شعر اشاره مي كنم كه به اصطلاح اروپائيان يك پيام « تفكٌر زا » و نهايتا" « استنباطي » است .
خواننده مي تواند مصرع « اي خدا درد از تو است » را منفي ببيند و ...فراموش كند كه اين مضمون در اشعار شعراي بزرگ و كلاسيك ما هم فراوان وجود دارد .
در مذهب و مسلك ما دنيا محل امتحان است و « مزرعة الآخره » و منشاء مذهب و تشبٌث به ذات احدٌِت و دعا و ثنا . اين بحث در عرفان و اشعار عرفاني پارسي هم جايگاه بسيار والائي يافته است چنان كه خواجه شيراز مي فرمايد :
دردم از یار است و درمان نیز هم, دل فدای او شد و جان نیز هم
شاعره محترم نيز اضافه كرده اند : قطره ي درمان كو ؟
با اين وجود ارزش جهاني شعر در آنجا است كه مي تواند قابل تعبير باشد و « هركسي از ظن ٌ خود يار » آن بشود .
استوار و پايدار باشيد انشاء الله
................................................
سلام استاد ارجمند و گرانقدر
ابتدا بگویم من استاد نیستم و همچنان بر مسند شاگردی تکیه داده ام تا بیش بیاموزم از محضراساتیدی بسان شما و دیگران
از نگاه مو شکافانه و دقت نظر تان نسبت به سروده ی بنده سپاسگذارم
و همواره تمنای یاری دارم از آن استاد گرانقدر
همیشه بر دوام
سالم و تندرست باشید
ارادتمند