بوي تو از فضاي غزل بوي ديگري است
صيد مرا بگير كه آهوي ديگري است
بامن جدال مي كند اينجا نگاهتان
تير نگاهتان پي ابروي ديگري است
هرچند شهره ام كه دلم بي قرار تو
ترسا كه نه –كه نه-دل ترسوي ديگري است
در سينه ام نگاه شما زخم مي كشد
چرخيده سكه اي كه دران روي ديگري است
تو يك طرف، منو شب وغم هم به يك طرف
برجي كه مثل ماه به باروي ديگري است
من عاشقانه مي رسم و رسم عاشقي است
نوش تو سال هاست كه داروي ديگري است
در كوچه هاي شهر تو را داد مي كشم
بايد قبول كرد هياهوي ديگري است
مثل پرنده اي كه به هجرت نمي رسد
تن مي دهم كه فصل پرستوي ديگري است.
کلمات کلیدی این مطلب :
،
غزل ،
،
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1391/3/16 در ساعت : 1:45:56
| تعداد مشاهده این شعر :
1242
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.