جان تازه کرد , دوباره غزل , در هوای تو
	با انکه نیست , لایق وصف و ثنای تو
	 
	جانِ من و , تمام عزیزانِ در دلم
	ای مایهِ ی وجود دو عالم , فدای تو
	 
	مولود کعبه ایی و تو خود , کعبه ی دلی
	اصلا بنای کعبه بپاشد , برای تو
	 
	خورشید هم اگر به جهان جلوه میکند
	جا مانده روی صورت او , ردِ پای تو
	 
	من مانده ام , اگر تو نبودی , وجود حق
	غیر از خودت کهِ را  بگذارد به جای تو
	 
	در مدح تو , زبان ملایک قصور داشت
	وصف تو نیست , در ید کَس جز خدای تو
	 
	آقا , فقط ز روی کرَم , کن عنایتی
	روشن شود , دو دیده به صحن و سَرای تو
 
    
موضوعات  : 
    
       تاریخ ارسال  :  
1391/3/14   در ساعت   :    9:50:13
      |  تعداد مشاهده این شعر : 
    
1045
    
    
   
   
        متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.