<< العزة لله جمیعا >>
السلام علیک یا امیر المومنین روحی فداک
دیشب که شور عشق گرفتم برای تو
از سینه دل پرید به ایوان طلای تو
یک قطره از نگاه تو را تا دلم چشید
سرگشته گشت و گشت بسی مبتلای تو
شکر خدا که نعمت خود را تمام کرد
دستانمان رساند به حبل الولای تو
در بارگاه عشق تو بیمار گشته ام
این مسلخ دل است و دار الشفای تو
در بی صدایی شب قلبم که آمدی
قفل دلم شکست به ناز صدای تو
یک تن نیافرید که در شان و منزلت
والاتر از شما به خدا ، آن خدای تو
در حیرتم چگونه زمین بی قرار نیست
ار هجر آسمانی آن سجده های تو
آن کور ها که نور تو را حس نمی کنند
ما جان گرفته ایم به کف ،پیش پای تو
باران اگر گرفت و دلم پاک شد بیا
محتاج گام توست دلم، این سرای تو
××××××××
با نام توست خاک اگر کیمیا شده
دیوار از حضور نگاهت دو تا شده
سروده شده در سال 1386
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1391/3/13 در ساعت : 4:14:8
| تعداد مشاهده این شعر :
1100
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.