نیازم نباشد بر مذهب و بر دین و طـــریقی
پیوندی نباشد مرا به گروه و به فریقـــی
راهییان این بادیه به خطا اند از پی تـــــو
بدل و دیدهء کور، اینها جویند نشانی تو
باشد بدل و دیدهء بینا و رهرو عشق حای تو
که هر لحظه به فکر تو باشد و به ثنای تو
که تو حاضر غایب نبینند این بیخبــــــــرا ن
به زبور وبه تورات و به انجیل وبه فرآن
ترا مکانی نباشد که مکانت همه جاه است
که علم کلیدی حل این معما و راه و چاه است
بحر علم بحریست بیکران و ندارد ساحلی
به نوش قطره ءز این بحر نگردد چیزی حاصلی
پس گذار سرتسلیم بعلم و عالم که همه اوست
خط بطلان به هر چیز دیگری ، جز او نیکوست
مفکر تو جوید و تو پرستد که تویی خالق عالم
بیخبران پرستیدند دگر که گستردند بساط الـــــم
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1391/3/8 در ساعت : 9:22:46
| تعداد مشاهده این شعر :
599
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.