1)
قلبی است که از شهاب ها سنگ تر است
چشمی است که از بهار خوشرنگ تر است
هر چند دلم همیشه تنگ است براش
وقتی که غروب می شود تنگ تر است
2)
گاهی هم دل زدن به دریا بد نیست
هر چند سرم به صخره... اما بد نیست
از لحظه ی دیدن تو من فهمیدم
آنقدر که گفته اند دنیا بد نیست!
3)
"یک صبح که خورشید به همراه نداشت"
یا "یک شب بی ستاره که ماه نداشت"
توصیف من است از جهان، وقتی که
از هیچ کجا صدا به تو راه نداشت
4)
دریا که نداشت شهر گرمازده مان
تا غرق کنم شبی خودم را در آن
یک روز به زیر ریل ها خواهم رفت
خوشبختانه قطار دارد کاشان!
5)
حرفی که نگفتی اش و قلبی که شکست
هرچند ندیدی اش، هنوز اما هست
هر بار که آمده از اینجا برود
اصرار نکرده ی تو راهش را بست.
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1391/3/8 در ساعت : 4:29:58
| تعداد مشاهده این شعر :
1273
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.