ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



هبوط


 



 



در این زمانه که عصر هبوط انسان است



دوباره خاطر آیینه ها پریشان است



نمی وزد به زمین بوی آدمیزادی



به روی ذهن زمین ، ردّ پای شیطان است



زمین ز بوی خوش صاحب زمان خالی است



به شرق و غرب جهان ، دیو و دد سلیمان است



نمی رسد به خدا، دست خسته ی انسان



چرا که جام وجودش ، تهی ز ایمان است



شکسته قامت سبز غرور انسانی



بشر، قسم به حقیقت ، شکسته ی نان است



دوباره قصه ی هابیل و فتنه ی قابیل



و یک فرشته که در آسمان هراسان است



دوباره وسوسه ی سیب و عشوه ی حوّا



ببین ، چگونه قدم های نفس لرزان است !



از آن گناه نخستین بیا که برگردیم



که دوست بنده نواز و کریم و رحمان است



شب است و حافظ شیراز و ذکر خیر عشق



و قلب عاشق من ، باز هم غزلخوان است



کجاست مثنوی و شبچراغ و مولانا ؟   



دلم گرفته و در جستجوی انسان است 



 



 


کلمات کلیدی این مطلب :  هبوط ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1391/3/6 در ساعت : 9:23:38   |  تعداد مشاهده این شعر :  807


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

علی‌رضا حکمتی
1391/3/6 در ساعت : 22:1:27
باسلام کارتان زیباست. موفق ومیدباشید.
دکتر آرزو صفایی
1391/3/6 در ساعت : 13:22:11
سلام جناب اسماعیلی
زیباست
دست مریزاد
مصطفی پورکریمی
1391/3/6 در ساعت : 12:21:41
سلام جناب استاد اسماعیلی عزیز
دست مریزاد درد مشترک همه ی انسان های آرمان گرا را چه ماهرانه تصویر کرده اید.
سارا وفایی زاده
1391/3/7 در ساعت : 1:24:39
درود جناب اسماعیلی
عالی بود.
بازدید امروز : 1,312 | بازدید دیروز : 56,896 | بازدید کل : 123,222,519
logo-samandehi