خدا کند که بفهمم بهار را چون گل

مباد حرف سیاه نگفتنی باشم
به فکر ترجمه ی بوی دشمنی باشم
نفهمم این که چرا سیب سرخ می افتد
به سینه وارث یک قلب آهنی باشم
بدزدم از همه آیینه ها خودم را من
در آستانه ی شب ٬ فکر خودزنی باشم
مباد این که شوم گرم کار خودبینی
شبیه حضرت شیطان ٬ پر از منی باشم
برای من تو دعا کن زسنگ بر گردم
جو شیشه ٬ صاحب قلبی شکستنی باشم
خدا کند که بفهمم بهار را چون گل
چو غنچه وارث روحی شکفتنی باشم
خدا کند که چو گرد و غبار برخیزم
چو خاک ٬ ترجمه ای از فروتنی باشم
خدا کند که بهاری شوم ٬ بخندم سبز
شبیه آیه ی گل ٬ خوب و دیدنی باشم
ندیده ای تو مرا ٬ خوانده ای مرا٬ ای کاش
همان کسی که شما حدس می زنی باشم
کلمات کلیدی این مطلب :
بهاریه ،
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1390/3/4 در ساعت : 5:19:11
| تعداد مشاهده این شعر :
1151
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.