من هیچ نمی خواهم جایی که تو اینجایی
از غیر چه می جویم وقتی که تو با مایی
در حیرتم از عشقت ، از بهت برونم کن
ای پاسخ پرسشها، ای ذات معمایی
در ذهن نمی گنجی، در خواب نمی آیی
برهان نَفَسهایی، امکان ثریایی
کوتاه نمی آیم از خواستنت هرگز
زیبایی خورشیدی، بی حدی دریایی
تابیده رخت بر دل، ای پاسخ هر مشکل
دل عاشق تو گشته، ازبس که دلارایی
با اینکه غزلهایم در قالب تکرار است
تکرار غزلها را هم حوصله فرمایی
ای از همه بیناتر، نزدیکتر از مادر
در ترجمه ی شعرم، آتایی و آنایی (1)
عالم سَنه حِیراندور، باغریم قانایوب قاندور(2)
ای تَک قالانا یاور، مجنونیوَه لیلایی(3)
هرکَس سنی یوخلار کَن،هر گوز سنی آختارکَن(4)
دیلَلر سنی سایلارکَن، سینقین اوریین پایی(5)
حمد است سزاوارت، شکرانه ی بی غایت
بی حد و حسابی تو در صبر و شکیبایی
-------------------------------------
1- آتا و آنا در زبان آذری به معنای پدر و مادر می باشد.
2- جهان ، حیران توست، دلم مجروح و پرخون است.
3- ای یاور بی کسان، ای برای مجنون خود، لیلا.
4- همه سراغ تو را می گیرند، همه ی چشمها به دنبال توست.
5- همه زبانها تو را می شمارند، ای سهم دل شکسته!