ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



روز اواره شدن باچشم تر
کوه را با دره هایش میخورند
دشت را با بره هایش میخورند
سوخت را درلوله پنهان می برند
ساز را در شهر عریان می برند
ساخت را با کاه بنیان میکنند
پاخت را در بانک درمان میکنند
شهر را اشغال با بود و نبود
ملک را با کشتن دریا و رود
سیرمانی نیست در این سلسله
جز به چاپیدن ندارد حوصله
عاشق اغوش دشمن بود وهست
خون ملت خورده وگردیده مست
عمر چندین نسل در انبانشان
عقلشان خوابیده در تنبانشان
گله ی گرگ اند و دائم در کمین
جملگی هستند چون میدان مین
هرکه با انها نخورده خون داغ
گم شده نامش به تومار فراغ
سرزمین خوب و پرازگنج مان
شاهد ماهست درد و رنج مان
حق مردم درگلو اهن شود
عاقبت ازاد این میهن شود
میخورید ومیبرید وسرخوشید
هرکه می گوید چرا را می کشید ؟!
روز شیون کردنتان میرسد
تیغ ها بر گردنتان می رسد
روز اخر روز کاش اما اگر
روز اواره شدن با چشم تر.



کلمات کلیدی این مطلب :  ،

موضوعات :  اجتماعی ،

   تاریخ ارسال  :   1404/6/25 در ساعت : 15:13:2   |  تعداد مشاهده این شعر :  4


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 31,201 | بازدید دیروز : 32,276 | بازدید کل : 125,546,319
logo-samandehi