ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



که رنجنیز ببیند رخ مجسم خویش


 



برای آنکه بپوشم به چهره ام، غم خویش



 فکنده سر، گذرم از کنار همدم خویش



 



چنان سبک گذرم از کنار و از بر دوست



برون نیاید از آن بی غبار، عالم خویش



 



بر آسمان ابری چشمم چون رعد می غرم



که بی خیال شو ازسیل رنج و ماتم خویش



 



غمین ترم که گوش سپارم به این همه تکرار



به ناله های چه باید کنم ، نکردم خویش



 



زمانه گفت کسی بی نیاز از خویش است



که استوار کند ،اعتقاد محکم خویش



 



چنان زلال شود رود پاک احساسم



که رنج نیز ببیند رخ مجسم خویش



 



چو اشک می چکی ای شعر از سر انگشتم



رها شده گل برگ دل ز شبنم خویش


کلمات کلیدی این مطلب :  که ، رنجنیز ، ببیند ، رخ ، مجسم ، خویش ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1391/2/31 در ساعت : 12:14:17   |  تعداد مشاهده این شعر :  1004


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

مصطفی معارف
1391/3/1 در ساعت : 2:16:38
خصوصی فکر کنم در چند جا از وزن خارج شده اید لطفن تقطیع فرمایید ( شاید هم اشتباه تایپی باشد ) به هر حال اصلاح فرمایید : 1- بر آسمان ابری چشمم چون رعد می غرم 2- غمین ترم که گوش سپارم به این همه تکرار 3- رها شده گل برگ دل ز شبنم خویش
سید اکبر سلیمانی
1391/2/31 در ساعت : 23:54:52
سلالم.زیبا بود.به چند رباعی دعوتین
علی میرزائی
1391/2/31 در ساعت : 14:35:31
سلام سرکار خانم اوجی غزل روان ودل نشینی است
علی عبداللهی
1391/3/1 در ساعت : 5:5:16
سلام و درود سپاس
محمدعلی شیخ الاسلامی (شیوا)
1391/2/31 در ساعت : 22:17:33
سلام مثل همیشه زبانتان شیرین بود اما سه اشکال وزنی یا تایپی توی ذوق می زند در دو مصرع 1 - بر اسمان ابری .... 2 - غمین ترم که گوش 3 - رها شده .. دلی باید باشد پاینده باشید
حمیده میرزاد
1391/3/1 در ساعت : 9:55:5
سلام بانو اوجی
خواندمتان بسیار زیبا بود.
پاینده باشید
بازدید امروز : 18,062 | بازدید دیروز : 32,276 | بازدید کل : 125,533,180
logo-samandehi