ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



در سوک قنات ها ی یزد ماکه یکی یکی خشکید


خشکید چشمه چشمه، زلالِ قنات من          



 آتش گرفت خرمن صبر و ثبات من



ای آسمان که بر دل من میزنی شرار



دیگرنمانده است رمق از حیات من



من چون کتابِ کهنه، ورق در ورق ملال



غربت گرفته بال و پر خاطرات من



سرشارم از طلب که به طوفان نشسته ام



یا رب حواله ساز به دریا برات من



در تنگنای حادثه بسته است هر چه راه



ای نام اعظم تو کلید نجات من



افسرد هر چمن که به خون جگر شکفت



پژمرد هر چه بود بناتِ نبات من



آب حیات من چه شد آن جاری وصال



کاریز مهر و چشمه عشق و قنات من



صد بحر، موج زن به دعای سحرگهی



افکنده آرزو به قنوت صلوه من



آکنده است شعر" کویر " از نیاز و راز



جاریست سینه سوز به جای سمات من 


کلمات کلیدی این مطلب :  در ، سوک ، قنات ، ها ، ی ، یزد ، ماکه ، یکی ، یکی ، خشکید ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1391/2/26 در ساعت : 15:57:35   |  تعداد مشاهده این شعر :  1251


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

عباس علی استکی
1391/2/26 در ساعت : 22:13:23
با سلام
سروده ای بس زیبا و دلنشین است
پیروز باشید
م. روحانی (نجوا کاشانی)
1391/2/27 در ساعت : 2:5:15
سلام و عرض ارادت خدمت استاد محمدی عزیز ، قنات شعر تان همیشه سرشار
قنات ها همه خشکیده اند غصه مخور
فقط قنات شما نیست آن که بی آب است
خدا کند که ببارد از آسمان باران
زمین ِ تشنه ی ما سالهاست بی تاب است
کویر مانده و کاریز های تو خالی
خدا نکرده مگر چشم آسمان خواب است
دکتر آرزو صفایی
1391/2/26 در ساعت : 16:40:25
سلام استاد گرامی
نیک مینگارید دردهای گریبانگیر خاک را
درد که به جان زمین افتد دیری میپاید که انسان را به نیستی فرو میکشاند
باید به فکر چاره بود
کاش همهی گوشها شنوا باشند
شاعر بمانید و ماندگار
هم اکنون 14 سال (شمسی) و 5 ماه و 8 روز و 11 ساعت و 22 دقیقه و 06 ثانیه است همراه شماییم 455455326.200 و زمان همچنان در گذر است ...
بازدید امروز : 4,936 | بازدید دیروز : 6,126 | بازدید کل : 123,417,114
logo-samandehi