ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



ابلق


 



اي روز روشن! زير دندانت دل آشوبم

گازم بگير از انتشار درد، هارم كن!

با من بياميز اي شب! – اي رسواي همواره –

از اين سياه ديرباور،‌باردارم كن



 



اي روز روشن! گلّه اي نابارور اينجاست

یك جفت ديگر سفره ام را سير خواهد كرد

اي شب كه از تو طفلي نامشروع در من هست!

زهدان اين زن، كودكت را پير خواهد كرد



 

اي روز روشن! اين تن  تسليم، چشمت را

در حالتي از روشنا پُر برق مي بيند

اي شب تو را اين نطفه در اوهام چون پنداشت،

ديگر تو را در آب هايش غرق مي بيند



 


اي روز روشن! مي كِشم از ريشه عقلت را

راهي براي درد دندانت نمي سازم

اي شب! كمك كن. درد بيرون مي زند از من

تا وقت زادن كودكت را پس بياندازم



 



اي روز روشن! گازهايت پخش شد در من

بر هر كليدي دست لغزد، انفجاري هست

اي شب! – شب دنباله داري ها – شبي ديگر

از ما دو تا در نيمه هاي راه، كاري هست!



  

کلمات کلیدی این مطلب :  ابلق ،

موضوعات :  سایر ،

   تاریخ ارسال  :   1391/2/25 در ساعت : 13:29:59   |  تعداد مشاهده این شعر :  889


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

دکتر آرزو صفایی
1391/2/25 در ساعت : 13:47:9
سلام بر شما
خواندم و بهره بردم
درود بر شما
حمید خصلتی
1391/3/18 در ساعت : 6:49:0
سلام .هنوز هم گاهی ابیاتی را آن گونه میپیچانی که نباید.شاعر عزیز دوست خوبم در این بیت:اي شب كه از تو طفلي نامشروع در من هست! ی در طفی نمی توانی بگویی این سکته را ندیده ای. این عمدها را کی رها میکنی .مثل همیشه شعرت بیپرواست وبا ویزگی های خاص خودش. مخصوصا دربند اول که من فکر میکنم در اوج ترین بخش شعرت است.موفق باشی

.............................................................................................................................

ممنونم آقاي خصلتي عزيز. يه جورايي خودآزارانه است ولي اين شكستگي در وزن انگار رفته توو خونم البته مي دونم كه نكته مثبتي نيست. كاش بتونم تركش كنم.
مژده ژیان
1391/2/25 در ساعت : 17:56:45
چهار پاره يزيبايي بود
سید اکبر سلیمانی
1391/2/26 در ساعت : 12:52:22
سلام ، زیبا بود. دعوتین به چند رباعی در دلشوره های ناتمام2chatr.blogfa.com
بازدید امروز : 5,552 | بازدید دیروز : 50,765 | بازدید کل : 124,607,621
logo-samandehi