ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



دو بیتی های مترو


دو بیتی های مترو



با کسب اجازه از محضر دوست ادیب و فرزانه ام جناب آقای دکتر تل لو، این تعداد رباعی را که در توصیف مترو بود  ( به طنز و جد ) تقدیم به کاربران محترم سایت .



**************



حمام



بوی عَــرَقش مشام را می آزُرد



گویا پدرش به زور حمامش برد



زانروز، دگــر نرفت حمام انگار



حمام دگر، برای آنوقت که مرد



-----------------------------



سلول انفرادی



یک محبس نُقلی و زِپِرتی است اینجا



سلول دومتر در دومتری است اینجا



صدها نه هزارها تن اینجا چون میخ



دم کرده هوا و مثل کتری است اینجا



-----------------------------



فشار قبر



باور به معاد و روزتـــوزین کردم



پس باک وجود خویش بنزین کردم



راحت شدم از هـــــــول قیامت اما



هر روز فشار قـــــبر تمرین کردم



-------------------------------



 رسم ادب



تقدیم به سالخــــوردگان کن جا را



راحـــــــــت طلبی ره نبرد بالا را



این رسم ادب نباشد و مـذموم است



در مترو برون مکن زکفشت پا را



---------------------------------



یه لنگه پا



می دانم این ســــــــــــــفر نباشد آسان



خالی نکنم قالب خــــــــــود را از جان



ای بی خبران زانوی من مجروح است



باید بروم یه لنگه پا تا تهــــــــــــــران



----------------------------------



آروغ



جان پدرت هل نده ، جانیست دگــــــــر



این مترو که نه ، قوطی رانی است دگر



این جا که دماغــــــــم به دماغت چسبید



آروغ زدن بی سببت چـــــــــــیست دگر؟



-------------------------------------



بوی سیر



سرما خوردی بیا و انجــــیر، نخور



تا شیر، نجوشیده ، تو از شیر نخور



گر نیّت تو مســـــافرت با متروست



 انصاف کن و سیر ِدلت سیر، نخور



----------------------------------



هُل



این مــــردم بی پناه را هـُل ندهید



بی خود به نگـاه خارجی بُل ندهید



این سنبه ی پر زور ستــودن دارد



در منطقه ی جریمه مان فـُل ندهید



-----------------------------------



خدمت ، گذار



در حسرت صندلی خالی مـُـــردیم



از دولتی ِخدمت ِعالی ، مـُـــــردیم



رحـمی کن واین فشار ها را کم کن



از این همه درد و بی خیالی مُردیم



  


کلمات کلیدی این مطلب :  دو ، بیتی ، های ، مترو ، ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1391/2/20 در ساعت : 10:1:49   |  تعداد مشاهده این شعر :  1113


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

علی میرزائی
1391/2/20 در ساعت : 12:22:14
سلام جناب معارف بزرگوار
رباعی های تامل بر انگیز ی است
با اشاراتی ظریف.
دست مریزاد

**************

شما لطف دارید جناب میرزایی ولی خودم فکر نمیکنم اشاراتم ظریف بوده باشد ما که هر چه توانستیم فریاد زدیم ولی گویا در مترو گوش شنوا نیست ولی تا دلتان بخواهد لواشک و جوراب هست ، حتی فال قهوه هم میگیرند .
حکایتی است در این شهر زیر زمینی که سالها در باره اش نوشتن باز هم کم است .
با سپاس
م. روحانی (نجوا کاشانی)
1391/2/21 در ساعت : 14:7:55
سلام و عرض ارادت جناب معارف عزیز
اگرچه دردمندانه و از سوز دل ، شیرین و دلنشین بود ، دست مریزاد و مستدام باشید
سارا وفایی زاده
1391/2/20 در ساعت : 10:31:59
درود جناب معارف بزرگوار
بسیار زیبا.
مستدام باشید.

******

ممنونم .
خواهرم
حمیدرضا دولتی (معراج)
1391/2/20 در ساعت : 11:25:53
سلام جناب معارف
زیبا بودند و دلنشین.
فشار قبر خیلی به دلم نشست

*********

سپاسگزارم حمید خان شما لطف دارید.
علی‌رضا حکمتی
1391/2/20 در ساعت : 13:39:54
باسلام
کارهای زیبایی بودند.

******

ممنون از نگاه زیبا ترتان
مهدی سیدحسینی
1391/2/20 در ساعت : 15:43:27
سلام جناب معارف
بهره بردم
همیشه شاد و موفق باشید/

*********

شما هم لبخندتان ابدی
دکتر آرزو صفایی
1391/2/20 در ساعت : 11:57:35
سلام استاد معارف گرامی
قلمتان شیواست و دل نشین
برقرار باشید

**********

خواهرم ، سپاسگزارم از نظر لطفتان
فکر کنم فضای داخلی مترو برای خیلی از کار بران محترم سایت محسوس نیست ولی رجاء واثق دارم بزودی درک کنند این موهبت را که جاری کننده طبع ظریف شاعرانه شان است . البته اکر بعد از پیاده شدن دستانشان سالم و جانی برای سرودن داشته باشند
حمیده میرزاد
1391/2/20 در ساعت : 17:33:1
سلام جناب معارف
بسیار زیبا سروده اید.
در این قحط سالی لبخند مرا کلی خنداندید.
سپاس

***********

ممنونم خواهرم از لطف شماست،
از اینکه باعث خنه تان شدم هر چند کوتاه خوشجالم .
ولی اینها بخشی از یک واقعیت بزرگ است که یک مقدار پیاز داغش زیاد شده !!!
بازدید امروز : 28,731 | بازدید دیروز : 32,276 | بازدید کل : 125,543,849
logo-samandehi