شبی گل می کنی ، رو می شوی تو

و سرشار از هیاهو می شوی تو

میان کوچه باغ دیده من

همانند پرستو می شوی تو

به نرمی می گذاری در دلم پای

گل پهلو به پهلو می شوی تو

میان خاطرات سبز قلبم

صدای پای آهو می شوی تو

و می آیی میان هر دعایم

سفیر من ، دعاگو می شوی تو

نمی دانم ولی یک شب یقینا

برای چشم من رو می شوی تو