ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



غزلی نذر امام عصر(عج)




باز یک جمعه ی پر از اندوه،‏ در خیالم به اشتباه افتاد

دردهایی دوباره جا ماندند،‏ اشک هایی دوباره راه افتاد





نسل در نسل دست این تقویم،‏ از تو و دامن تو کوتاه است

باز شعبان دیگری رد شد،‏ رمضانی به اشک و آه افتاد





عقده های قبیله ای هر روز،‏ پیرهن های پاره رو کردند

چشم های مرا به غارت برد،‏ اتفاقی که توی چاه افتاد





انتظار تو پابه پایم شد،‏ جاده های همیشه ی قم را

جمکران تا به جمکران انگار،‏ از سر من تب گناه افتاد





خواب دیدم که آمدی از راه،‏ در غروبی غریب و دردآلود

آمدی و میان چشمانت،‏ عکس تاریخ روسیاه افتاد





توی بغض ات هزار و یک شمشیر،‏ فرق محراب را نشانه گرفت

آفتابی زِ تشت خون تابید،‏ دستی از شانه های ماه افتاد





گریه کردی و رود طغیان کرد،‏ گریه کردی و کوه در هم ریخت

گریه کردی و با نمِ اشک ات،‏ سیصد و سیزده سپاه افتاد‏‏



***

بی تو این فکرهای پرآشوب،‏ در سرم تکه تکه برگشتند

اشک های قطارِ قم-اهواز،‏ روی دامان ایستگاه افتاد!





 


کلمات کلیدی این مطلب :  غزلی ، نذر ، امام ، عصر(عج) ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1391/2/16 در ساعت : 9:56:37   |  تعداد مشاهده این شعر :  1418


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

صادق رحمانی
1391/2/17 در ساعت : 10:39:5
درود بر شما . زیبا بود و استفاده کردم.
احمد فرجی
1391/2/17 در ساعت : 1:36:14
باسلام واحترام وادب/زیبا بود و دلنشین وخواندنی .یک سوال : رمضانی به اشک و آه افتاد ؟!! یعنی چه ؟ ردیف افتاددراین مصرع جواب نمی دهد .موفق باشید
اکرم بهرامچی
1391/2/17 در ساعت : 18:24:54
عالی بود خانم شعبانی عزیز
سید مهدی نژاد هاشمی
1391/2/16 در ساعت : 12:16:15
شعر زیبایی بود خانم شعبانی ممنون
رضا خوشحال
1391/2/18 در ساعت : 19:1:29
سلام
سروده بسیار زیبا و دلنشینی در انتظار امام زمان از شما شاعر گزانقدر خواندم و لذت بردم.
برقرار باشید در پناه موعود
علی‌رضا حکمتی
1391/2/16 در ساعت : 15:7:30
باسلام خواندن غزل قرص ومحکم شما،فرصتی بودبرای لذت دوباره ازکلمات. حس شاعرانه ی قوی شمادراین شعرکاملا پیداست. غزلتان بسیارخوب وزیبااست. موفق ومویدباشید.
راشین گوهرشاهی
1391/2/17 در ساعت : 14:43:18
خيلي زيبا بود بانو سپاس
حسین سنگری
1391/2/16 در ساعت : 19:41:39
سلام بر شما وای عالیه این غزل ... فوق العاده است ... تعابیر بسیار خوبی داره ... دست مریزاد ... احسنت بر شما. در سایت کمیت ثبت شد. www.komeit.ir برقرار باشید
سهیل ساسان
1391/2/19 در ساعت : 17:3:45
اینجا همه ادعای یاری دارند.....

یک جمعه بیا و امتحان کن مارا...

امتحان کن ما را...
غلامرضا محمدی (کویر)
1391/2/17 در ساعت : 16:53:51
تو که یک گوشه ی چشمت غم عالم ببرد حیف باشد که تو باشی ومراغم ببرد امید که بیاید وداغ دل از عالم خاک بردارد بسیار زیبا بود
سارا وفایی زاده
1391/2/16 در ساعت : 10:34:50
سلام سرکار خانم شعبانی
زیبا سرودید.
محمد صادق رحمانی پور
1391/4/28 در ساعت : 13:3:56
با سلام لذت بردم درود
بازدید امروز : 8,514 | بازدید دیروز : 56,896 | بازدید کل : 123,229,721
logo-samandehi