ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



برای رفتگری که هیچگاه برق پول چشمانش را نگرفت


زمین قدم می زند

در التهاب

چون ساعتی کوک شده

در انتظار لحظه ها

وتو تمام شهر را می روبی

درخلاف جهت عقربه ها

عقربه هایی که هیچگاه مسیرشان را اشتباهی نمی روند

جواهرات هم قیمت سنگ می شوند

وکاغذها هنوز هم مچاله

برای رفتگری

که همیشه بیدار است

اما رفتگر هنوز هم رفتگرمی ماند

برای عابرانی

که روی قالی شسته شهر پا می گذارند

وباز فردا دوباره

زودتر از همیشه می آیی

شاید که ساعت زنگ خورده شهر دوباره زنگ زد

ساعت که زنگ زد بایست

آنجا قلب زمین می زند


 


کلمات کلیدی این مطلب :  برای ، رفتگری ، که ، هیچگاه ، ، برق ، پول ، چشمانش ، را ، نگرفت ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1391/2/14 در ساعت : 11:8:33   |  تعداد مشاهده این شعر :  1226


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

سارا وفایی زاده
1391/2/14 در ساعت : 12:29:46
سلام خانم پردل
زیبا بود.
.................
ممنونم
عباس علی استکی
1391/2/14 در ساعت : 23:40:18
سلام بر شاعره گرامي
بسيار بجا و دلنشين است
موفق باشيد
صادق رحمانی
1391/2/17 در ساعت : 11:1:45
درود بر شما . زیبا بود و استفاده کردم.
دکتر آرزو صفایی
1391/2/14 در ساعت : 11:45:11
سلام بانوی فرهیخته
قلمتان را دوست دارم
ماندگار باشید و همیشه زیبا قلم بزنید
بازدید امروز : 21,164 | بازدید دیروز : 19,548 | بازدید کل : 125,504,006
logo-samandehi