سلام
	مجموعه شعر 
	خورشيد با ما مهربان نيست به بازار آمد!
	نمايشگاه كتاب- شبستان راهرو 23 غرفه 23 انتشارات فصل پنجم
	پيشاپيش از همه كساني كه اين مجموعه را در خلوتشان راه مي دهند تشكر مي كنم و اميدوارم كه همدم و همراه خوبي براي لحظه هاي خلوتتان باشد. ضمن اين كه آماده دريافت نظرات و انتقادات دوستان هستم:
	motahareabbasian@yahoo.com
	و يك غزل:
	تمام کودکی ما گذشت وهم آمیز
	کنار ترس لولوهای زشت و هول انگیز
	و تندتند دویدن به دامن مادر...
	چقدر تند گذشتیم و عمرهامان نیز!
	همیشه ترسم از این بود:گرگ پشت در است
	و من_که حبه ی انگور_ کودکی ناچیز!
	"دلم گرفته چنانم که ابر داند و من
	بر آن سرم که ببارم به بارشی یکریز"
	دلم گرفته و یک مشت خاک می خواهم
	برای کشت کمی لوبیای سحر آمیز!
	که گاه پل بزند بین آسمان و زمین
	و آن زمان که زمین را گرفته جنگ و گریز
	مرا به وسعت آرام آسمان ببرد 
	و یا از این شب غمگین به صبح رستاخیز!
	تا بعد...
 
    
موضوعات  : 
    
       تاریخ ارسال  :  
1391/2/12   در ساعت   :    15:33:56
      |  تعداد مشاهده این شعر : 
    
1151
    
    
   
   
        متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.