دست من و دامانت یا فاطمةالزهرا
جان من و قربانت یا فاطمةالزهرا
هستند بلامندان درمانده و سرگردان
محتاج به درمانت یا فاطمةالزهرا
در مهر و مه و اختر انوار هدایتگر
از روی درخشانت یا فاطمةالزهرا
آنی که پس از احمد جبریل امین آمد
اجراگر فرمانت یا فاطمةالزهرا
در خیل بنی آدم شرمنده دو صد حاتم
از بخشش و احسانت یا فاطمةالزهرا
بستود خدا یکسر از قدر الی کوثر
تا سوره ی انسانت یا فاطمةالزهرا
در سلسله ی طاها شد حل معماها
از پرتو عرفانت یا فاطمةالزهرا
در دایره ی امکان عقل همه دانایان
سرگشته و حیرانت یا فاطمةالزهرا
مریم به همه پاکی وان جلوه ی افلاکی
طفلی ز دبستانت یا فاطمةالزهرا
فارغ ز پریشانی شیدا شد و نورانی
دلهای محبانت یا فاطمةالزهرا
با طالع رخشنده شد «خوش عمل»ارزنده
تا گشت ثناخوانت یا فاطمةالزهرا .