دیدی حریص ِ چشمک ِ زنبوریت شدم!
تسلیم چادر ِ شب ِ انگوریت شدم!
مخفی تر از همیشه تو را دید می زنم
پروینی ام که مشتری ِ دوریت شدم
آشفته ام به دست ِ پریشانه های تو
مست ِ نجابت تب مخموریت شدم
از فکر ِ بی تو بودن و از تو جدا شدن
فانوس های ساحل ِ دلشوریت شدم
من مرد ماجرای طنابم درخت کو؟
حلاج های بی سر منصوریت شدم
می بارد آتشم ...به خدا گر گرفته ام
قربانی تمام ِ شب ِ سوریت شدم
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1390/3/4 در ساعت : 5:15:23
| تعداد مشاهده این شعر :
1090
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.