شعر از سمت خداوند به ما نازل شد
از ته كوچه ي لبخند به ما نازل شد
از همان روز ازل لحظه ي زاييدنمان
نافمان را كه بريدند به ما نازل شد
كام دنيا كه به شوري و به ترشي مي رفت
شعر با مزهاي از قند به ما نازل شد
زندگي و غمِ نان گرچه كه از كله ي ما –
پوست مي كند وَ مي كند به ما نازل شد
‹‹ آسمان بار امانت نتوانست كشيد ››
با خدا توطئه كردند به ما نازل شد
زير اين بار نفس از تنمان در ميرفت
اسممان بود هنرمند به ما نازل شد
‹‹ شاعران وارث دردند ›› يكي گفت و چنين
درد هم صاعقه مانند به ما نازل شد
مادر گيتي از اين دست زيادي زاييد
هرچه را گوشه اي افكند به ما نازل شد
الغرض هرچه خوشي بود براي دگران
آن چه از غصه نوشتند به ما نازل شد
کلمات کلیدی این مطلب :
نازل ،
شد ،
! ،
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1391/1/25 در ساعت : 1:25:53
| تعداد مشاهده این شعر :
1358
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.