ناله در چاه گلو بانک کبوتر می شود
استوای دیده در دریای دل تر می شود
لحظه ها چون ریگ می ریزد ز انگشتان من
خلوت سهرابی ام هردم مکدر می شود
پشت هیچستان روحم کولی ای نی می زند
زنگ ناقوس سکوتم روح پرور می شود
های تصویر مراد آخر صدایی، نعره ای
کشتی بی لنگرم در خون شناور می شود
ساکن طولانی راه خیالات غریب
زیر بار آرزو مردود اکبر می شود
آنکه در رنگین کمان چشم جادوی تو خفت
شاعر و نقاش و معتاد و قلندر می شود
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1390/12/23 در ساعت : 1:0:2
| تعداد مشاهده این شعر :
1158
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.