مرا در کودکی خندانه کشتند
مرا در بیکسی رندانه بستند
مرا در باورم تنهای تنها
میان صد هزار کودک شکستند
مرا مستانه در گرمای مستی
گرفتند و سبویم را شکستند
مرا شاید ز ترس جرم فردا
به بی مهری گلویم را ببستند
مرا چون غرق رودم سوی دریا
نشانم را ز حوض چشمه جستند
فرزین خورشیدوند
زمستان 83
شیراز
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1390/12/11 در ساعت : 20:54:11
| تعداد مشاهده این شعر :
1100
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.