ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



دیدی کلاغ...


 



 



 



دیدی کلاغ قصه به آخر رسید .رفت



وقهرمان قصه ترنجی نچید .رفت



 



او در تمام قصه به دنبال  ( او ) نبود



درکش نکرد حال دلش را ندید .رفت



 



سی سال آزگار کسی کال مانده بود



وقتی که تازه داشت کمی می رسید . رفت



 



آن دم که شانه کرد گیسوی پنهان راز را



جادوی کینه ساز گلویش برید . رفت



 



شعری سرود هق هق نای بریده اش



گنجشکی از چکامه به خونش چکید .رفت



 



شهزاده ی تمامی این قصه های تلخ



شد عاشق عجوزه ی مرگی سپید . رفت



 



دیدی کلاغ در ته این قصه قهرمان



پیش از رسیدنت ...شد ناپدید رفت


کلمات کلیدی این مطلب :  دیدی ، کلاغ... ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/12/6 در ساعت : 13:54:36   |  تعداد مشاهده این شعر :  836


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

سعید صالحی
1390/12/6 در ساعت : 15:2:19
درود خانم اوجی...

سروده تان بسیار زیباست...

موفق باشید شاعر

سلام وسپاس جناب صالحی
پاینده باشید
صادق رحمانی
1390/12/6 در ساعت : 14:11:45
گرم‌تر از تلخ را ببینید

غزل دل انگیزی بود.

سلام جناب رحمانی
ممنون که از این تازه وارد به خوبی پذیرایی میکنید
شادمان باشید
مجتبی اصغری فرزقی
1390/12/7 در ساعت : 9:27:43
سلام سركارخانم اوجي



شعر شما را خواندم



خوب بود


موفق باشيد
http://mo1351.blogfa.com/ويلاك
درود برشما
بازدید امروز : 1,059 | بازدید دیروز : 56,896 | بازدید کل : 123,222,266
logo-samandehi