ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



ای کاش مرا کسی تحمل می کرد.


  






تحمل !





 



آن لحظه که طبع شعر من گل می کرد





 



دیوان غزل هوای بلبل می کرد





 



از شدت درد، واژه ها تب کردند





ای کاش مرا کسی تحمل می کرد





000000000000000000000000000000000 





این نورها !





این نورها ، تشعشع شمشیر آخته است





این آب نیست، کاسه ی سربی گداخته است





حالم بد است، این همه عنوان برای چیست؟





این مهره ها نشانه ی سرباز باخته است





0000000000000000000000000000000000000000 





آئینه ی نشکن





غنچه ها در باغها آهن شدند





خودنمائي ها دوصد خرمن شدند





قصه ی آئينه ی چيني چه بود!





از قضا آئينه ها نشكن شدند.





  



کلمات کلیدی این مطلب :  ای ، کاش ، مرا ، کسی ، تحمل ، می ، کرد. ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/11/29 در ساعت : 22:2:46   |  تعداد مشاهده این شعر :  903


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

محمد توحیدی چافی
1390/11/30 در ساعت : 9:22:2
سلام...مثل هميشه زيبا بود
/////////////
سلام. ممنون از لطفتان. برقرار باشید.
مصطفی معارف
1390/11/30 در ساعت : 20:40:59
کار های زیبایی از شما خواندم واستفاده بردم.
شاد و سر افراز باشید
////////////
ممنونم از تفقدتان. برقرار و پیروز باشید.
سعید صالحی
1390/12/3 در ساعت : 20:34:10
احسنت هم بر رباعی ... و هم دوبیتی هاتان...
واقعا زیبا بودند
///////////
سپاس هم برای حضورتان و هم برای عنایتتان.
م. روحانی (نجوا کاشانی)
1390/11/29 در ساعت : 23:0:54
سلام بر حضرات دلخوش پدر و پسر
دو نفر آمده اید و سه تا شعر آورده اید
اولی که رباعی ست و بسیار زیبا ، دومی و سومی هم که دوبیتی اند و با حال و دوست داشتنی
دست گلتان درست و برقرار باشید
///////////
سلام بر استاد بزرگوار
از رباعی اولی، بیشتر خوشم می آید.
دلخوش کوچک برای نوشتن هفت مثنوی ، کافی است با شیطونی های مثال زدنیش. امروز در یخبندانهای محل اقامتمان ، شیطونی های این آقا باعث شد دو نفر از بچه های چشم آبی ها، با سورتمه هاشون برن تو دل یک آدم برفی بزرگ که الحمدلله تنها باعث خنده همه شد ولی شیطونی های ایشون بیشتر از حد یک رباعی و دو بیتی است. خداوند همه دلبندان بزرگواران را حفظ نماید.
بازدید امروز : 3,059 | بازدید دیروز : 19,763 | بازدید کل : 123,961,659
logo-samandehi