می زنم با تار جان و زخمۀ دل نغمه ای
کم کمک بیدار می سازم سرود خفته را
با نوای روحبخش:
میکشم از غنچه گی دلهای نابشکفته را
می کنم برپا ز شور آرزو هنگامه یی
گرمی فریاد من:
می زند آهسته دامن اخگر دیرینه را
آتش پارینه را
ناله ام دل می گدازد، زنده باد ایجاد من!...
زنده باد ایجاد من، این شعلۀ گردون گداز
نالۀ هنگامه ساز
بارق شفیعی
کابل
۹/١١/ ١۳۴١
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1390/11/14 در ساعت : 18:31:14
| تعداد مشاهده این شعر :
1069
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.