ته مانده ی چای تو هنوزم سر میز است
یعنی که تو و خاطر تو خوب و عزیز است
سر سبز تر از سبز شمالی تو ولیکن
این پیچش موی تو عجب حادثه خیز است!
دور از تو و چشمان تو ای آبی زیبا
چشمی که حسودست و نظر دارد و هیز است
در چشم تو خواهم بنشینم ولی افسوس
این زاویه تند است ونوک آن مژه تیز است
بنشان نمکین خنده به روی لب شیرین
معجون دو تا مزه بر این چهره لذیذ ! است
من دل به تو دادم ولی از دست تو افتاد
یا دست تو یا قلب من دل شده لیز است