ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



صلح زخمی
.
لعنت به دروغ و تهمت و رنگ و ریا
به کفر که پنهان شده در ذات شما
به زهد و به تقوای دروغین و نقاب
تا کی و کجا ادامه دارید؟ چرا ؟
شیطان زده مهر روی دست ودلتان
با قاشق داغ روی پیشانی ها
کشتید خدا و مذهب و دین را و
کردید حساب ملت از خویش جدا
بردید و خوردید و پنهان کردید
با هم و بدون ذره ای حجب وحیا
دیدند و نگفتند و گرفتند حقوق
کفتار صفتهای پر از هول و ولا
افتاده اگر چه طشتها از این بام
رسوایی تان گم شده درحجم صدا
ملت که دچارند‌ به نان شب خویش
و عدل که رفته همه جا بر سر زا
یک عمر بریدید چه سرهایی را
با پنبه و باز جمعه گفتید بیا
ای موجب تآخیر در اجرای ظهور
ای لب به لب از فساد و تزویر وهوا
ای کاش شبی مرگ شما را ببرد
با هم به سرای باقی و پیش خدا
فردا سحر از جنگ و خیانت رسته
ما در وطن خویش رهاییم رها
پروین_ برهان
کلمات کلیدی این مطلب :  ،

موضوعات :  اجتماعی ، آیینی و مذهبی ، سایر ،

   تاریخ ارسال  :   1404/4/4 در ساعت : 22:45:38   |  تعداد مشاهده این شعر :  13


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 7,232 | بازدید دیروز : 34,687 | بازدید کل : 124,203,046
logo-samandehi