ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



هوسرانی(طنزآخر هفته)


*پیش درآمد:(گلاب به رویتان و بلا نسبت)



از در به درآمدی  و   من    هول     شدم



سگ اخم و پریش فکر و بدقول      شدم



سیمای   نشسته ی  تو  دیدم  که    دچار



بر   عارضه ی  سلسلة البول       شدم !



***********



هوس    کردم    شبی      شامی     حسابی



خورم    در    دکه ی     احمد        کبابی



بدین   خاطر   زدم    بیرون    ز     خانه



بدون   سرصدا     و                مخفیانه



شکم   صابون  زده   مسرور و  خرسند



نه   فکر   همسر  و  نه     فکر    فرزند



ز   فرط     گشنگی     هم        زاشتیاقم



به  روی    چانه   جاری  شد        بزاقم



به   زیر   لب   کمی   تصنیف    خواندم



به   بیت اللحم  او  خود را          رساندم



کبابی    را    چو  خوش برخورد   دیدم



سلامی   کردم   و      پاسخ       شنیدم



ازو    پرسیدم  :آقای          کبابی    !



تو   ای   مرد     بلانسبت    حسابی



برای    چاکرت  که     کارمند  است



دو تا  کوبیده با یک گوجه چند  است؟



دهانش   باز    تا   بیخ       بناگوش



شد و  بالا  کمی یک طاق    ابروش



به  پاسخ  گفت:پرسی  ده  هزار است



کبابی   را که  ریحان  در  کنار است



اگر   نوشابه ای   باشد   به     پهلوش



مسلم   چیزکی  هم  می رود      روش



ازین   پاسخ   به    سیر       قهقرایی



گراییدم...امان    از            بینوایی



نگاهش   کردم  و   بیرون      دویدم



عقب   سر  این  صدا را  می شنیدم:



کبابی   را   که  از   فرط       نداری



نخواهی  خورد   تا   که   جان  سپاری



چه   می پرسی  که   پرسی چند؟ هری



برو  ای    روح   ناخرسند.......هری



دو  گوش   آویخته   تا  روی     شانه



قدم آهسته    رفتم   سوی          خانه



به  خود   روحیه  می دادم   بدین سان



که:ای«شاطر»مشو   دیگر    هوسران



تو  که   اهل   دلی    سر در     کتابی



اگر    گاهی   هوس   کردی     کبابی



همان   بهتر  که   دودش   را    ببویی



که   ناپرهیزگارستی    ....      ببویی



چو   شعر  خود  بدین  مقطع   رساندم



چغندر  در   دهان  خود         چپاندم



یکی   ضرب المثل   باشد       قدیمی



که  می گویم   تو   را    یار    صمیمی:



در  آن  مطبخ   که   نبود   گوشت پیدا



چغندر پخته    سالار  است    و  مولا.



 



 



 



 


کلمات کلیدی این مطلب :  هوسرانی(طنزآخر ، هفته) ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/11/6 در ساعت : 10:16:58   |  تعداد مشاهده این شعر :  1706


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

سارا وفایی زاده
1390/11/6 در ساعت : 10:44:29
سلام جناب خوش عمل عزیز

استاد همیشه شاد و لبتان پر خنده باد. بسیار دلپذیر و دلنشین سرودید.



... و امیدوارم همیشه بهترین کباب ها بر سر سفره تان باشد و با اهل منزل میل بفرمایید

نه مخفیانه. :-)



مستدام باشید.

*******************
درود بر شما.امید که دعایتان مستجاب گردد هرچند گوشت قرمز که اصلیت کباب است برای ارادتمند دراین سن و سال حکم زهر هلاهل دارد.

مجید مه آبادی
1390/11/6 در ساعت : 10:50:32
سلام استاد

لذت بردم ...مثل هميشه.
********************
درود و سپاس.
محمد تقی قشقایی
1390/11/6 در ساعت : 12:44:40
سلام جناب خوش عمل
خیلی برای آخر هفته مناسب است لذت بردم...
******************
نوش جان و...سپاس.
علی سعادتخانی
1390/11/6 در ساعت : 19:48:4
طنز قشنگی بود استاد خوش عمل گرامی/خنده ارزانی مهربانیتان.

*************************
درود بر شما.در شعری گفته ام:
نیشی که تا بناگوش پیوسته باز باشد
گویند صاحب آن عمرش درازباشد...
احسان اکابری
1390/11/6 در ساعت : 14:34:42
سلام استاد خوش عمل عزیز

امیدوارم حالتون خوب باشه
شعر طنز جالبی بود انشالله هر وقت دلتون کباب خواست واستون حاضر و اماده باشه
در مورد ارسال شعر هم والا چه عرض کنم صبح ها میرم اداره و تا ظهر اداره هستم هر چند نه قرار دادی باهام میبندن و نه حقوقی بهم میدن فقط برای دلخوشی پدرم میرم اداره ظهر هم که میام کمی استراحت میکنم و بعدش باید به دوستام که مشکل تحقیق و پروژه و ... دارن کمک کنم برا همین فرصت اینکه شعر بنویسم رو ندارم
اشعار قدیمیم هم در شان این سایت نیستند
براتون بهترین هارو ارزومندم.

***************************
درود بر احسان عزیز.عجب خصوصیات مشترکی داریم!شرحش بماند برای وقتش.من نیز برای تو بهترینها را خواهانم.
سیده فاطمه صداقتی نیا
1390/11/6 در ساعت : 10:32:52
سلام
سپاس استاد..واقعن جالب بود.اما حالا که چغندرم گرون شده تکلیف چیه؟ :)
***************************
درود بر سیدة الشعراء....چغندر آنقدرها هم گران نیست.با پول یک کیلو گوشت قرمز گوسفندی می شود سی چهل کیلو چغندر خرید.مجرب است!
حمیدرضا اقبالدوست
1390/11/6 در ساعت : 22:47:50
پاینده باشید استاد بهره بردم /شاد باشید .
*********************
سپاسگزارم.
علی‌رضا دل‌خوش
1390/11/6 در ساعت : 12:32:45
احسنت.
احسنت.
پس از چندی گرفتاری و مشکل
تبسم بر لبانم میهمان شد
از این خوشتر نمی شد خوش عمل جان
که شادی آمد و غم از میان شد
الهی شادیت پاینده بادا
که با این مثنوی، روحم جوان شد
بیانتان همیشه چون عسل بادا.

*********************
درود بر شما.خانه ی دلتان بی غبار ملال و آکنده از سرور باد.
محمد وثوقی
1390/11/6 در ساعت : 17:24:3
درود بر حضرت استاد خوش عمل

عیار شعرتان سیب گلاب ست
چو شربت پر ز به، لیموی ناب ست
چغندرپخته رو، زیرش کباب ست!

مستدام باشید.

***********************
درود فراوان.مصراع سوم هم اینطور باشد بد نیست:
در آن دیسی که توی سفره داری.
صادق رحمانی
1390/11/6 در ساعت : 11:12:0
لذت بردم در این روز بی تفرج!
**********************
ازین بابت خشنودم.
سیاوش پورافشار
1390/11/6 در ساعت : 16:34:17
از در درآمدی و من از خود بدر شدم
گویی کزین جهان به جهان دگر شدم
(سعدی)
درود ای استاد توانای شعر وادب
درس قناعت و مصرف بر حسب وسع بود
مانا زی استاد

******************
سپاس فراوان ای عزیز.
م. روحانی (نجوا کاشانی)
1390/11/7 در ساعت : 14:16:38
سلام بر استاد خوش عمل عزیز
طنزی فاخر بود با کلامی آهنگین و دلنشین ، دست مریزاد و لب هایتان از گل لبخند شکوفا.

**********************************
درود بر استاد نجوای عزیز.تشویقتان باعث دلگرمی و حضورتان مایه ی مباهات است.
احمدرضا قدیریان
1390/11/7 در ساعت : 13:18:8
سلام بر استاد.
طنز زیبایی بود. لبخند را بر لب جانمان نشاند.
لبتان سرشار از لبخند استاد!

******************************
استاد قدیریان سلامت
ایام که می رود به کامت
یاد تو هماره باد دریاد
پیوسته بلندبادنامت....
احسان اکابری
1390/11/7 در ساعت : 22:5:28
سلام استاد عزیز

هم خاطره ای که در حیات خلوت نوشتید جالب بود و هم خاطره ای که زیر نظر آقای حاج محمدی عزیز
کله پاچه باید خونگی باشه تا از این اتفاق ها نیافته :D

******************************
کله پاچه اگر نه خانگی است
حامل میکروب است و بیماری
نخورد آدم فهیم و عقیل
تا نمیرد ز روی ناچاری
نکند ای اکابری عزیز
کله پاچه تو خانگی داری
اگر اینگونه است یکدستش
پست کن از برای من باری...
سید علمدار ابوطالبی نژاد
1390/11/7 در ساعت : 12:47:48
سلام بر استاد خوش عمل عزیز
طنز زیبا ودلنشینی بود .دست مریزاد، لذت بردم
سربلندباشید.

************************
درود بر سید نجیب و شاعر بزرگوار.از حضور دلگرم کننده تان سپاسگزارم.
علی‌رضا دل‌خوش
1390/11/7 در ساعت : 18:13:23
استاد خوش عمل سلام مجدد
استاد ، به گونه ای معتاد نظرات و نوشته هایتان شده ام. برای ترک اعتیاد چه باید کرد؟
قدم رنجه فرموده به جسارتی که کرده و طنزی را با عنوان ((نفرین)) نوشته ام، ملاحظه و نظر بدهید.
منسجم باشید.

*************************
با درود مضاعف.برای ترک اعتیاد باید معتاد شد!!چشم.می روم می خوانم....این منسجم باشید هم از آن حرفهاست ها!
احمد فرجی
1390/11/7 در ساعت : 0:16:1
سلام استاد خوش عمل عزیز .لذت بردیم .موفق باشید

*****************************************
سلام بر شما.حضورتان مایه ی مسرت و مباهات است.
ابراهیم حاج محمدی
1390/11/7 در ساعت : 17:1:10
سلام استاد .
غصه ی کباب خورده اید استاد !!! بیائید مشهد با هم برویم زیارت آقا امام رضا و بعدشم کبابی چهار فصل . از این سروده ی زیبا و فاخر لذت بردم دست مریزاد و مانا زی .

******************
درود بر استاد سخن.دعوت عالی به کباب خوری در مشهد مرا به یاد خاطره ای جالب انداخت.سالها پیش که برای شرکت در کنگره ی شعر روحانیت همرا ه با جمعی از شعرا به مشهد مشرف شده بودیم یک روز صبح دوست مهرپرورم دکتر امیدعلی مسعودی مرا به خوردن کله پاچه دعوت کرد.در طباخی امیدعلی سفارش دوپرس غذای کله داد ووقتی آوردند من با ولع بسیار مشغول خوردن شدم اما امیدعلی یکی دولقمه که زد دست از خوردن کشید. هرچه پرسیدم چرا نمی خوری جواب درستی نداد .من هم که دلم نمی آمد ظرف غذای وی دست نخورده آنجا بماند با اجازه ی امیدعلی سهمش را خوردم و سیر و پر شدم.گذشت و گذشت تا اینکه دو سه سال پس از آن روز کله خوری در مشهد حضرت امید راز نخوردن کله ی سهمیه ی خودرا برملا کرد:یکی دولقمه که خوردم ناگهان دیدم دو چشم ریز سیاه از بغل تکه ای گوشت زل زده در چشمام...کرم کله بود...وخود حدیث مفصل بخوان ازین نه چندن مجمل.
هم اکنون 14 سال (شمسی) و 5 ماه و 8 روز و 17 ساعت و 29 دقیقه و 23 ثانیه است همراه شماییم 455477363.213 و زمان همچنان در گذر است ...
بازدید امروز : 6,300 | بازدید دیروز : 6,126 | بازدید کل : 123,418,478
logo-samandehi