
	 
	«باده هستی»
	🍀
	باده نوشا در خم هستی می اناب نیست
	آنچه در جام صبا بینی شراب ناب نیست
	🍀
	زندگانی به بود در پرده عشق و وصال 
	روز روشن جای پای سایه مهتاب نیست
	🍀
	شام دوشین سوختم یکدم نیاسایید دل
	در میان شعله آتش که جای خواب نیست
	🍀
	آسمان چشم من گردید دریایی زاشک
	مرغ بی پروا رهایی از دل گرداب نیست
	🍀
	خاطر نا شاد از باد ملامت فارغ است 
	کشتی با بادبان اندیشه ازسیلاب نیست
	🍀
	چون فراوان است در عالم دورنگی و ریا
	آری این طالاب تهی از لاله سیراب نیست
	🍀
	من به امید وفای دوست دل را بسته ام
	ورنه درگل باغ عالم سوز و گل نایاب نیست
	🍀
	گرتورا میلی به من نبود مرا شوق تو هست
	گرتورا بی من تحمل هست من را تاب نیست
	🍀
	گفتمش در خواب میبینم جمال یار را
	بین که چشم عاشق تو آب هست و خواب نیست
	🍀
	جلوه باد صبا و هم نسیم صبحگاه 
	باصفا باشد ولیکن صحبت احباب نیست
	🍀
	در پناه سایه وصل تو باید گفتنم
	هستیم در نزد من جز کرمک شب تاب نیست
	🍀
	کاش می دانستیم امیال تو از بهر چه بود
	بدمنش مثل تو در این مرتع هم کمیاب نیست 
	🍀
	نکته های نغز دارم در دل دیوان من 
	شاعری همچون من شوریده دل کمیاب نیست
	🍀
	دلخوشی می باشد اندر سایه عشق و کمال
	👈خوشنوا👉این زندگانی غیر پیچ و تاب نیست
	🍀
	 
	محمدحسين محمدي(خوشنوا)