ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



این واژه های غرق به خون شاعرانه نیست


یک اربعین برای غمت گریه کرده ام



بی وقفه پای هر علمت گریه کرده ام



در آرزوی آن حرمت گریه کرده ام



با شعر های محتشمت گریه کرده ام



من گریه کرده ام که تورا سر بریده اند



ققنوس شهر عشق مرا پر بریده اند



 



مقتل گرفته ام که بخوانم امان بده



آتش گرفت دست و زبانم ، امان بده



خون میچکد ز دیده جانم ، امان بده



تا کی درین خطوط بمانم ، امان بده



وقتی لهوف پیش رخم مات میشود



این بندها مقطع الابیات میشود



 



این بیتهای خسته ی افتاده از فرس



این ناله های ساکت محبوس در نفس



بر نیزه رفته اند در این قوم بوالهوس



در کاروان بی کس افتاده در قفس



در کاروان درد که سالار زینب است



آری از این به بعد علمدار زینب است



 



یک اربعین حدیث تو را گفت خواهرت



در زیر سایبان سرت خفت خواهرت



در باغهای یخ زده نشکفت خواهرت



تا خیزران رسید براشفت خواهرت



من گریه میکنم که غمت را کرانه نیست



این واژه های غرق به خون شاعرانه نیست



 



این شاعرانه گیست؟ که سر روی نی نشست



این شاعرانه گیست؟ سری پای نی شکست



این شاعرانه گیست ؟  که بند دلی گسست



این شاعرانه گیست ؟ که گهواره خالی است



این شاعرانه نیست که در شهر کافران



زینب رسیده خسته نفس بی برادران



 



حالا خرابه منزل و ماوای عشق شد



زنجیر غم به گردن و در پای عشق شد



هر چند خشت کهنه متکای عشق شد



دنیای جهل محو رجزهای عشق شد



نقاش کربلا قلم داغ میزند



نقش بهار بر ورق باغ میزند


کلمات کلیدی این مطلب :  این ، واژه ، های ، غرق ، به ، خون ، شاعرانه ، نیست ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/10/24 در ساعت : 12:43:0   |  تعداد مشاهده این شعر :  1092


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

نام ارسال کننده :  داستانی     وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
فوق العاده بود سید جونم . خیلی چاکرمءدلم براتون تنگ شدهءبرای همه ی انگوری ها ایشالا بیام انگور همروببینم. موفق باشی . یا علی
محسن یاری
1390/10/24 در ساعت : 14:24:50
به به ... جناب رستگار بسیار زیبا و پر شور . یا حسین
م. روحانی (نجوا کاشانی)
1390/10/24 در ساعت : 17:5:34
سلام بر جناب رستگار عزیز
زیبا بود شعرتان و دلنشین و شایسته ی عزاداری غریب کربلا ، دست مریزاد و برقرار باشید
مصطفی پورکریمی
1390/10/24 در ساعت : 19:27:41
سلام سید جان دست مریزاد عالی بود ....
ابراهیم حاج محمدی
1390/10/24 در ساعت : 13:15:49
سلام سید بزرگوار جناب رستگار

زنده باشی انشاء الله و مأجور / مسمطی زیبا و قابل ترحیب سروده ای استفاده کردم . یک مصرع نیاز به علاج دارد :

زنجیر عشق به گردن و در پای عشق شد
در مصرع آخر بند سوم سهوالقلمی رخ داده است که انشاء الله اصلاح می فرمائید . در هر حال استفاده کردم دست مریزاد .
محسن رضوی
1390/11/27 در ساعت : 0:59:22
خصوصی
درود!
این یک دعوت نامه رسمی است برای عضویت در انجمن مجازی شاعران ایران
www.anjomanmajazi.com
بازدید امروز : 1,216 | بازدید دیروز : 56,896 | بازدید کل : 123,222,423
logo-samandehi