ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



امواج نجیب


لبخند را به شهر تعارف کرد، پرسید حال کوچه ی باران را



با اشک های عاطفه رنگش شُست زردیّ گونه های خیابان را



 



دستی برای باد تکان داد و... بن بست را به کوچه نشان داد و...



آمد دوباره پنجره را وا کرد تا آشتی دهد گل و گلدان را



 



وقتی که دید غنچه ی پژمرده از حال رفته زیر عرق چینش



به آفتاب خسته ی بعد از ظهر تقدیم کرد سایه ی ایوان را



 



از حرف های خار دلش خون شد، پیچید بغچه تا برود شاید



با ابر در میان بگذارد باز درد لبان خشک بیابان را



 



قند بهار و چایی تابستان، سینی گذاشت روبروی مهمان



کُرسی که نه، کنار بخاری بُرد سرمای دست های زمستان را



 



از بوی کاهگل نفسش پُر بود، با روستا میانه ی خوبی داشت



از خانه اش نمی شد و بیرون کرد از سینه اش زُمُختی سیمان را



 



دستش که می رسد به دهانش، شُکر، رزق حلال پر برکت دارد



با دست تنگ سفره ی همسایه تقسیم کرد دلخوشی نان را



 



گلدسته های سرو و اذان باد، پیوست بر صفوف صنوبرها



همراه صوت خاک تلاوت کرد سی جزء آسمانی باران را



 



سبقت گرفت از همه ی دل ها در جاده های "فَاستَبِقوا الخَیرات"



خوبی چراغ سبز نشانش داد رو کرد تا مجوّز وجدان را



 



تلفیق کرد جوهر ایمان را با سبزه و سپیده و آلاله



در قلب های سنگِ جهان حک کرد "اللهِ" روی پرچم ایران را



مربع



با صخره بس که آب نجابت کرد، چشم طمع به مال صدف ها دوخت



از یاد برده صخره ی پوشالی انگار جای سیلی توفان را


کلمات کلیدی این مطلب :  امواج ، نجیب ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/10/22 در ساعت : 18:33:40   |  تعداد مشاهده این شعر :  1615


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

سید مهدی نژاد هاشمی
1390/10/22 در ساعت : 19:43:26
سلام بر فردوسی عزیز شعر زیبایی سرودید ......مانازی
.........................................

سلام بر هم اتاقی رویاها

ممنون از لطفی که به من داری
ابراهیم حاج محمدی
1390/10/23 در ساعت : 8:50:44
سلام بر ستاره ی سهیل جناب فردوسی عزیز .
از این سروده ی پر شور و حرارت و زیبا و فاخر و دلچسب لذت فراوان بردم و استفاده کردم . زنده باشید .
................................
سلام جناب حاج محمدی عزیز

مدتی از شهر و دیار دور بودم و فرصت شعر گذاشتن کم پیش می آمد

انشاالله جبران مافات خواهم کرد

ممنون از لطف همیشگی تان
مصطفی پورکریمی
1390/10/23 در ساعت : 19:32:4
سلام جناب آقای فردوسی عزیز

قند بهار و چایی تابستان، سینی گذاشت روبروی مهمان


کُرسی که نه، کنار بخاری بُرد سرمای دست های زمستان را

حالم خیلی مساعد نیست خودم را با زحمت به این کوچه رساندم .... این غزل بسیار زیبا و دلفریب که ماهرانه و استادانه پردازش شده بود در دلم توان مضاعفی ایجاد کرد .موفق باشید.

.........................

سلام جناب پور کریمی عزیز

خدا بد ندهد. انشاالله که بلا به دور است

ممنون که قابل دانستید و تشکر از بذل توجهتان
م. روحانی (نجوا کاشانی)
1390/10/22 در ساعت : 23:6:21
سلام و عرض ارادت جناب فردوسی
از شعر زیبا ، دلنشین و شور آفرینتان استفاده ی بهینه بردم ، دست مریزاد و برقرار باشید
................................
سلام جناب استاد نجوا

ممنون که قدم رنجه فرمودین
سید حکیم بینش
1390/10/24 در ساعت : 15:48:58
از این غزل جاندار بی نهایت حظ بردم.
غزل بسیار جاندار و با استخوانی بود. درود بر شما فردوسی عزیز
..................................
با سلام

نظر لطفتان است. برقرار باشید
علی‌رضا دل‌خوش
1390/10/23 در ساعت : 18:57:18
جناب فردوسی پور عزیز
یک بار غزلتان را مزمزه کردم
بار دیگرش زمزمه نمودم
و سومین بار لاجرعه نوشیدم
شیرین بود و زیبا
راستی ز کدام باده ساقی به من خراب دادی؟
بسیار لذت بردم
زیبا بود.
................................

سلام دوست

شرمنده لطفتان شدم.

ممنون که قدم رنجه فرمودین
مریم حقیقت
1390/10/24 در ساعت : 2:30:45
درود
بسیار زیباست

.............................

سلام خانوم حقیقت

منون که قدم رنجه کردین
محسن یاری
1390/10/22 در ساعت : 22:18:46
بسیار زیبا جناب فردوسی عزیز . سپاس
...............................
سلام دوست

ممنون از لطفتون
اکبر نبوی
1390/10/23 در ساعت : 13:11:54
درود بر شما
غزلی خوش ساخت و پرداخت با خیالی نازک و اندیشه ای متعالی خواندم از شما. و مگر از شعر خوب، دیگر چه می خواهیم؟
لذت بردم. سربلند باشید.

..........................

با سلام

ممنون جناب نبوی از بذل توجه و لطفتان

عباس خوش عمل کاشانی
1390/10/22 در ساعت : 19:59:6
ای عزیز.گرچه دیر دیر می آیی اما با نفیسه ای دلپذیر می آیی.خدارا شکر که تاکنون شاهد اثری ضعیف و غیرقابل تحمل از شما نبوده ایم.
...........................

سلام بر استاد همیشه مهربان، جناب خوش عمل

راستش چند وقتی حسابی درگیر کارهای شخصی ام بودم و فرصت مطلب نوشتن در سایت دست نیم داد. البته چراغ خاموش همیشه به سایت سر می زدم

ممنون که همیشه به من لطف دارین
محمدرضا درانی نژاد
1390/10/23 در ساعت : 10:17:30
شعر دلنشین و زیبایی را که در بعضی از ابیات آن از وزن هجایی هم استفاده شده بود خواندم . شعر زیبایی های بصری خوبی دارد و ارتباط عموی بین ابیات بسیار خوب است
پایان زیبای شعر آن را زیباتر کرده است
از یادبرده صخره پوشالی ....
(خانه ی عشق من کلنگی نیست)
.......................
سلام جناب درانی نژاد عزیز

خدا رو شکر که به دلتان نشسته است

قدم رنجه فرمودین
سیده فاطمه صداقتی نیا
1390/10/23 در ساعت : 20:5:36
سلام برادر
همیشه از خواندتان لذت برده ام
شاد زی شاعر

..........................

سلام دوست

ممنون که قدم رنجه کردین.

یا علی
بازدید امروز : 41,030 | بازدید دیروز : 31,480 | بازدید کل : 123,205,341
logo-samandehi