ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



*دوستان! «رد صلاحیت» شدم!


تا  وکیل   مجلس   شورای   اسلامی     شوم



کردم  استعفا ز  شغل  خویش  و گشتم    نامزد



هیات  اجرایی  آمد     تا   که    تاییدم       کند



هیات   دیگر  رسید  از  راه و راهم  کرد  سد



بس که   مدرکهای   عالی دادم   آنها   را  نشان



در   نظارت  هم  شدم   تایید  زالطاف    احد



طالع  بد  بین که بعد از آن   صلاحیت    مرا



طی  یک  ابلاغ  شورای نگهبان    کرد   رد



پیش خود گفتم که:   حتما  اشتباهی  داده   رخ



یا  رقیب    انتخاباتیم   از   روی        حسد



کرده   آن  بالا    علیهم  با   تبحر       توطیه



پیش از این می گفت روزی بر حسابم می رسد



راهی  شورا  شدم  یک روز  با    کلی  شعار



همره  خود  عکس و مدرک نیز بردم  بی عدد



شرح حال   والدین  و     وصف  کار    بچه ها



عکسهایی    از    برادرها    کتابی   هم    ز جد



گفتم: ای   آقای  شورا !  خاندانم        بوده اند



جمله  در  میدان   دین در  دفع  روباهان  اسد



جد  من  بوده ست  صاحب منصبی درعهدبوق



شرح   اقدامات   او   تاریخ    دارد     مستند



صادر  از  او سیصد و پنجاه .... شاید  بیشتر



طبق این  اسناد  متقن حکم تعزیر  است و حد



غیر  از  این    تاریخ  می گوید:  نماز میت او



خوانده  در  دوران   ماضی بر هزارویک جسد



فی المثل   گر  از  کنار  مسجدی    میخواره ای



مست رد   می شد  به او می گفت: مالت مسترد!



هم  منجم  بوده  هم  شاعرکه دراین هر دو  فن



دارد  آثاری  که خواهد بود   باقی       تا   ابد



در   مقام    شاعری  گفته ست ده دیوان   شعر



کرده   هفتاد و دو اختر   نیز   با   دقت    رصد



می فرستاده ست  بهر بینوایان  صبح و    شام



گوشت   گر  نایاب  بوده   نان و خرما با  سبد



با   چنین  اوصاف   چون رد   صلاحیت کنید



یادگارش  را  که در این  روزگار  افراخت قد؟



گر    نپوشانید    شولای    وکالت    بر    تنم



استخوانهایش  همی  لرزید خواهد    در   لحد



تا   ستاد   انتخاباتی    کنم برپا.........   هزار



تن   شد   استخدام    دانا و  بلد  از هر    بلد



بوده ام   از   دوره ی  پنجم  که ردشدبی دلیل



اعتبارم.....تا کنون  بهر   وکالت   در   صدد



در   حیات   اجتماعی  و   سیاسی  کار زشت



کی  ز  من  سر زد که  تعیین شد  مجازات اشد؟



تا   که   گردد  روح   جدم  شاد     مارا هم کلاه



مرحمت  فرموده   بگذارید  بر  سر   زین   نمد!...



گفتم  و بر   بنده   خندیدند  و   فرمودند      نیز



کی  شود   تایید  می گردد    صلاحیت چو   رد؟



آرزوها   داشتم   افسوس  شد   نقش   بر    آب



یار  شاطر!   واقعا  لعنت بر این    اقبال    بد



بارها آنجا که شاغل پیش از این  بودم     رجوع



کردم   اما    حاصلش ده مشت بود  و  شش لگد



خواستم   بر  گردن  خود   حلقه های  گل    ولی



بخت بد آویختم   «فی جید»....«حبل  من    مسد»!



گفتمش: از  پیش  رویت  می رمد   خورشید   لیک



چاره ای  هرگز   نیندیشیده ای    بهر         رمد



آدمی  را   باید    اول   گام     عقلی          معتبر



بعد  از   آن   البته   می بایست      کشف    معتمد



خود  چه   داری   از  فضیلت ؟رو کن ای   پرمدعا



چند   گویی  کز   فحولم    یا   ز   ابدالم        ولد؟



گر   صلاحیت   خری  ای دوست   بر  فرض محال



کی  خرد  باشد  فروشی   تا   کسی   بهرت  خرد ؟



پیش  خود   گفتی : چو صد آید   نود   هم پیش ماست



احتساب   دیگری    باید    که   صد   گردد   نود



بهر   کسب   موقعیت   یاصنم    «شاطرحسین»



هر که   گوید کی   زبان    او    بگوید   یا صمد؟!


کلمات کلیدی این مطلب :  *دوستان! ، «رد ، صلاحیت» ، شدم! ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/10/21 در ساعت : 8:55:34   |  تعداد مشاهده این شعر :  1735


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

اباصلت رضوانی
1390/10/21 در ساعت : 21:41:57
سلام و عرض ارادت و احترام
لذت بردم از عرض اندام استادانه ات استاد
روز گارت به کام باد.

*******************
عرضه ی سیاه مشقی بود.از حضورتان ممنونم.
سعید سلیمانپور ارومی
1390/10/21 در ساعت : 22:18:8
غم عشق تو نه در حدّ صلاحیت ماست
شاد باد آنکه پی ردّ صلاحیت ماست!!

مستفیض شدیم استاد.

*****************************
این سخن طنز نه جد است و زجان می گویم
که صلاحیت تو جد صلاحیت ماست!!
مصطفی معارف
1390/10/21 در ساعت : 9:27:47
طنز زیبای تو را خواندیم و گشتم روده بر
زعتبار طنز تو ما را کلاهی زین نمد
اول صبح خدایت شادمان کند شادمان کردی .
عرض ارادت ما را پذیرا باش استاد عزیز .

********************
لبت پرخنده و دل بی محن باد
هر آنچه پول داری مال من باد!!!
اکرم بهرامچی
1390/10/21 در ساعت : 9:46:34
سلام آقای خوش عمل
واقعا طنز زیبا و بجایی بود مخصوصا توی این ایام انتخابات/دست مریزاد.

**************************
سپاسگزارم مهین بانوی شعر و ادب.
صادق رحمانی
1390/10/21 در ساعت : 11:3:19
با مزه بود. احسنت بر استاد.

***************
از این که این سروده مورد توجه استاد عزیز قرار گرفته مسرورم.
افشین تل لو
1390/10/21 در ساعت : 10:30:44
شاعری کز شاعران برده است گوی سبقتی
خوش عمل را بی گمان این شهرت والا سزد

در شکارقافیه از وی مگر بتوان گریخت
واژه گر برآسمان کوچد، به سوراخی خزد

سالها باید که خامی را چو تل لو،میر عمر
همچو شاطر پخته سازد،در خم دنیا پزد
زیبا بود استاد
پایدارباشید ونفستان گرم.

************************
...واژه گر در آسمان پرد به زیرش آورد....از محبتی که در حق دوستار روا داشته اید ممنون و سپاسگزارم.
مصطفی پورکریمی
1390/10/21 در ساعت : 14:28:54
سلام حناب استاد خوش عمل گرامی

خواستم بر گردن خود حلقه های گل ولی

بخت بد آویختم «فی جید»....«حبل من مسد»!

ماشاالله به این همه وسعت واژگان و اندیشه ی تابان . بگاه و دلنشین بود .موفق باشید.

********************
سپاس بیکران شاعر بصیر و نکته سنج.از نوازشتان مشعوف و ممنونم.
علی‌رضا دل‌خوش
1390/10/22 در ساعت : 0:53:40
استاد فرهیخته جناب آقای خوش عمل
طنزتان از بس که روان و بیانتان چنان متین و عیان است که خواننده را لاجرم در پیچ و خم مصاریع به حیرت وامی داد.
بی اغراق و بدون مبالغه، از طنز فاخرتان، متنعم شدم.
نفستان همچنان گرم.

************************
درود بر شاعر آگاه دل و مهرپرور.از این که به تشویق کمین پرداخته اید صمیمانه سپاسگزارم.
م. روحانی (نجوا کاشانی)
1390/10/21 در ساعت : 22:2:33
سلام بر استاد خوش عمل عزیز
طنز دلنشین و زیبایتان شوری شگرف در دلهایمان افکند و تأملی ژرف بر انگیخت ، دستتان درست ، برقرار و مستدام باشید
،،،،،،،،،،،،،،،
بنده هم در فکر کاندیداتوری بودم ولی
پیش بینی شد که می گردم درین پیکار رد
با خودم گفتم اگر صندوق با من دشمن است
می خرم حتما" برای رأی های خود سبد
همسر مربوطه ، از تصمیم من راضی نبود
گفت از درز سبد رأی تو خواهد گشت رد
لاجرم این دوره کار من به استعفا کشید
نامه ها ردّ و بدل شد ، پیشکش ها مسترد
گر شما هم مثل من ردّ صلاحیت شدید
امتیاز هر دو در مجلس مساوی می شود

************************************
درود بر استاد نجوای عزیز.در نزد شاهین طبع والای شما طبع کمین همچون «چلو»یا «پرسگه»است که بر«گرم»ش هر«کجوله»ای تواند سوار شد.سربلند باشید.
محمدرضا درانی نژاد
1390/10/26 در ساعت : 23:44:14
فقط درود بر شما (خانه یعشق من کلنگی نیست ).

*******************
ممنونم.
کاظم نظری بقا
1390/10/21 در ساعت : 9:5:16
سلام استاد
بسیار زیبا و عالی و متقن بود.

********************
از حسن ظن و نظر استاد مفضال سپاسگزارم.
رضا کرمی
1390/10/21 در ساعت : 10:1:28
چه مي كنيد استاد با اين طنازيتان
اينجاست كه بايد گفت :
شعله زاري
بار داغت را
زبانت مي كشد.

****************
سپاس فراوان یا اباالشعر السناء.
معصومه عرفانی (عرفان)
1390/10/21 در ساعت : 12:3:13
استاد ارجمندم سلام بسیار بسیار زیبا سرودید استاد در پناه حق باشید.

************************
سلام بر سرکار خانم عرفانی شاعر صمیمی.سپاسگزارم.
محمد وثوقی
1390/10/21 در ساعت : 17:43:56
سلام حضرت استاد خوش عمل گرامی

پیش خود گفتی : چو صد آید نود هم پیش ماست
احتساب دیگری باید که صد گردد نود

به به به این همه طنازی! الحق مستفیض شدم استاد و سلام بر روز تولدتان. عمری طولانی و با عزت و سلامتی برایتان آرزومندم.
مستدام باشید.
**************************
چاکر را چوبکاری می فرمایید.دل مهرپرورتان هماره جایگاه نور و سرور باد....در آن خصوص سوال از خدمتتان دارم:ابا-ابی-ابو مگر کاربردی متفاوت دارند؟می گویند:یا ابا عبدالله-یا ابی عبدالله-یا ابوفاضل.در این خصوص توضیحات عالی روشنگر کمین خواهد بود.

مجتبی اصغری فرزقی
1390/10/21 در ساعت : 9:32:11
احسنت استاد خوش عمل


شعر زيبا و بلند شما كه تم سياسي ( انتخاباتي ) داشت را خواندم


موفق باشيد استاد ارجمند
در ضمن بابت الطافي كه نسبت به شعر بنده داريد و داشتيد كمال تشكر


در پناه حضرت حق باشيد


وبلاگ: شعر نو پيراهني در باد
ايميل :www.mojtaba.asghary@yahoo.com

**********************
سربلند باشید.من هر وقت اسم شما را می خوانم به فرزقی که می رسم ناگهان اسم فرزدق در ذهنم می نشیند!
علی اشرفی راد
1390/10/21 در ساعت : 10:58:22
باسلام خیلی به دلم نشست چون بنده هم اشعاری درشرح حال این عزیزان
که چندسالی بود درتمامی مجالس ترحیم به قصد دلربائی حاضرمی شدند دارم
به لهجه آذری که بیشترآن دوستن شنیده اند درهر حال عالی بود وبجا /موفق باشید.
*****************
درود بر شاعر ذواللسانین.دل مهرپرورتان جایگاه سرور معنوی باد.
م. روحانی (نجوا کاشانی)
1390/10/21 در ساعت : 15:42:8
سلام بر استاد خوش عمل عزیز و ارجمند
طنزی از طنز های فاخر و دلنشین استاد که به دل می نشیند و شمارگانش افزون باد
داشتم تصمیم در این دوره کاندیدا شوم
دوستان گفتند کاری می کنی بسیار بد
با شگفتی گفتم این فرض است بر هر مردو زن
گفت آری هست اما می شوی فی الفور رد
با خودم گفتم اگر صندوق با ما جور نیست
می شود افکند رأی خویش را توی سبد
گفت آن هم مشکلاتی تازه می آرد پدید
رأی ها از داخل ِ درز ِ سبد رد می شود
لا جرم تصمیم بر این شد که استعفا دهم
صبحدم آن نامه را دادم به دست جزر و مد
گر شما هم مثل من رد ّ ِ صلاحیت شدید
یا علی گویید ، حتما" می رسد از او مدد
بازدید امروز : 28,433 | بازدید دیروز : 32,276 | بازدید کل : 125,543,551
logo-samandehi