ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



مناظره طلا و آهن
در کتابی خوانده بودم این مَثل
آهنی را با طلایی شد جَدل
 
گفت آهن از سر عُجب و غرور
بی بدیلم من به استحکام و زور
 
کاخ های استوار از من پدید
سوره ای نازل شده نامش حدید
 
پهلوانِ رزم، گر رویین تن است
گرز و شمشیرش هم از جنس من است
 
گَه چو تیر راست محکم میشوم
گاه مانند سپر خم  می‌شوم
 
گر نباشم، جنگجو در کارزار
کی تواند کرد دشمن را شکار؟
 
او پیاپی خود ستایی مینمود
با غرور خویش بحثی میگشود
 
چون طلا این خود ستایی ها بدید
از ملولی رنگ سرخش شد پدید
 
گفت این نکته به عالم برملاست
تاج شاه کاخ از جنس طلاست
 
گر زتو کاخی بلند افراشتند
بنده را محبوب‌تر انگاشتند
 
گاه بر صد رنگ، الوان میشوی
گَه تبر، بر دست نادان میشوی
 
گر چو من یکرنگ و یکدل میشدی
افتخار و زیب محفل میشدی
 
گَه به تاج شاه دختم جلوه گر
گه پری رویی ز حسنم مفتخر
 
جلوه‌ام هر لحظه مد هوشش کند
گه مرا آویزه‌ی گوشش کند
 
قرن‌ها گر دفن در خاکم کنند
چون برون آیم به افلاکم کنند
 
آهن از این وصف‌ها بی تاب شد
از خجالت ذوب همچون آب شد
 
عِلم حق چون کرد این عالم پدید
کائنات هر یک به شکلی آفرید
 
(غلامرضا ابراهیمی کرج آباد)

موضوعات :  اجتماعی ،

   تاریخ ارسال  :   1399/1/7 در ساعت : 19:46:5   |  تعداد مشاهده این شعر :  133


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 4,319 | بازدید دیروز : 31,480 | بازدید کل : 123,168,630
logo-samandehi