ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



پرواز خیال


 



پرواز خیال



 



در غروب پـُرغم و دلگــیر گور



در کفن پیچـــــــیده بودندم نمور



روح ، بالا تر ز گـور اِستاده بود



زیر تلی خاک، جســـم اقتاده بود



جسم بی چاره که روزی سخت بود



نا توان افتاده وبد بخـــــت بود



ناگهان خـــورشید در چاه اوفتاد



بند قـــــدرت در کف ماه اوفتاد



باز گشــــتم رفتم اندر جسم خود



تا ببینم جسم خـــود با چشم خود



پس خـزیدم رفتم اندر جسم خویش



لحظه ای از رفتنم نگذشت بیش



ناگهان دیدم دو گــــُـرد پیلتن



کـی هماورد یکی صد تهمتن



هر یکی گـُرزی بکف از نار داشت



دست هاشان گوئیا مسمار داشت



آن که آمد در کنارم دست راست



گفت نامت چیست گفتم مصطفاست



از خدا پرسید گــفتم معطی است



او صمد از دفتر و مستوفی است



اوست واحد او احد او قادر است



اوست رحمان و رحیم او فاطر است



او کریم است و کـــرامت کار او



ما بقی مغروق در پنـــــــــدار او



بنده ی این سان کریمی عار نیست



"با کریمان کارها دشــوار نیست"



گفت از پیـغمبرت بر گو فلان



تا بدانیم از کــــسانی یا خسان



گفتمش احمد که نــــور عالم است



بر نبوت چون نگین و خاتم است



شهد شیرین کــــلامش می برد



عقل و هوش و، شهد ِ مستی آورد



رحــــــمة للعالمین خوا ندش خدا



فخـــــر عالم فخر خلقت مصطفی



او که در مدحش خدا لولاک گفت



مدح او را جمله ی افـــلاک گفت



از امام و رهــــــبرم پرسید او



خنده کـــردم خنده ام را دید او



گفتمش مولای من شیر خــداست



فاتح خیبر امامت را ســــــزاست



قول پیغمبر نه از روی هــواست



پس علی مرتضـــا مولای ماست



ابن عم مصطفا شـــــــــوی بتول



جانشین راست کــــــردار رسول



شهر علم مصـطفا را باب اوست



بر تمام مسلمین ارباب اوســـــت



گـــر نبودی این علی مُردی عمر



عالمی معنا ببین در این خـــــــبر



بَعد ِمولایم علی شاهم حَســـــــــَن



خون دل خورد از برای انجـــمن



او امام و دومین مــــولای من



زینــــــــت دوش نبی آقای من



بَعد ِاز او خــون خدا پور علی



کز وجودش جمله عالم منجلی



کـربلا را اعتبار از نام اوست



شهد شیرین ولا از جام اوست



چارمین مولا علی بن الـحسین



زینت زهاد وزین العـــــابدین



او امام عارفان راســـــــــــتین



شمع جــــــــمع اولیاء و متقین



پنجمــــــین مولای من باقر بود



کو امامی فاضـــل و طاهر بود



باقر العلم پس از پیغمـــبر است



از بزرگان عـلوم او سر تر است



جـــــــــــعفر صادق امام سادسم



بی قرارم کــی به پابوسش رسم



کاظم آمد هفتمین نجــــــــــم ولا



می شــود جانها به عشقش مبتلا



هر دلی کــز عشق او خالی بود



کی مکان نور اجـــــــــلالی بود



هشتمین گل از گــــــــلستان خدا



نور چشمانم علی موسی الرضا



سیره ی پیغمـــــــــبری احیا کند



بند پای عارفان را وا کــــــــــند



بَعد ِاو پیمانه دردست تقی اسـت



او نهم شمس سپهر و متقی است



چون دهم خورشید تابنده نقی است



از وجودش دین حق را رونقی است



سایه اش چون سایه ی دست خدا



بر همه گم کــــرده راهان رهنما



پس امام یازده نامــــــــــش حسن



می شود خــورشید بر هر انجمن



بوسه چــــرخ و فلک بر دست او



چشــــــــــم بیدار عدالت مست او



شاه و فخر شیعـــــــه ی اثناغشر



حضرت مهدی امام منتظر(عج)



مدح او را هر چه گـــــویم بیشتر



زین مدایــــــــح جایگاهش پیشتر



انتظار چشـــــــــــــــمها دیدار او



روشـــــــــــنای راه حق انوار او



تا سخــــــــن آمد به اینجا ناگهان



صـورت وحشت نمود از من نهان



چونکــه رخ بگشود زیبا دیدمش



هم ندیدم گــــــــُرزآتش در کـَفـَش



هر چه دیدم حسن ونیکی و جمال



از جمال و خوب رویی در کـمال



هر چه می پرسید میگــفتم چو باد



از نماز و روزه و خمس و جـهاد



چون به دل مـِهر علی را داشــتم



دل ز هر غیر خدا برداشـــــــــتم



یا علی ها اصل کار خــویش کرد



لطف ها براین دل درویش کـــرد



جرم بخــــــــشیده شد از لطف اله



لطف شد بر این ضعـــیف بی پناه



پس مرا بردند تا بـُستان عشــــــق



دیدم آنجا لاله و ریحـــــــان عشق



دوستان جـــــــــــــبهه ها را یافتم



عده ای بودند و من نشناخــــــــتم



دیدم آنجا مجتبای احـــــــــــــمدی*



هم مجید* و مرتضا* و سر مـــــدی*



بود درویش* و حســــــین خامه ای*



هم غــــــلامی* هم رفیعا* ، لامعی*



ذکر هر یک موجب تطویل شعر



میکنم اینجا دگر تعطیل شــــــعر



من نخواهم جز تو از تو هیچ چیز



یا مدبر ، یا منــــــوِر ، یا عزیز



مصطفی معارف 15/4/82 تهران



* - شهید مجتبی احمدی - شهید مجید خنیا گر - شهید مر تضی اصلانی - شهید داوود سر مدی - شهید محمد علی امیدی ( درویش) - شهید حسین خامه ای ( فریدون ) - شهید غلامرضا غلامی -  شهید بهروز رفیعا -شهید سید احسان لامعی  -



شهدای فوق از زمره شهدای دفاع مقدس بودند که در عملیات مختلف به فیض عظیم شهادت نایل شدند.



 روحشان با امام شهدا و امام شهید محشور باد



 



 



 



 


کلمات کلیدی این مطلب :  پرواز ، خیال ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/10/17 در ساعت : 11:17:18   |  تعداد مشاهده این شعر :  1172


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

محمدرضا درانی نژاد
1390/10/17 در ساعت : 13:2:20
زیبا بو د
********
ممنونم
سیده فاطمه صداقتی نیا
1390/10/17 در ساعت : 16:59:43
ناراحت شدم ...باور کنید آنقدر دلم گرفت که چقدر دنیای ما کوچک شده است با نبودن آدمهای بزرگی که گاهی کنار ما راه رفته اند خندیده اند و ...گمنام جان داده اند.
سپاس استاد..عادت می کنیم ما به رنج های بزرگمان هم عادت می کنیم
ابراهیم حاج محمدی
1390/10/17 در ساعت : 21:28:8
با سلام . زنده باشی آقا مصطفی سالهای سال . با شور و نشاط و شادابی . شیعه ی راستین علی و محبّ اهل البیت علیهم السّلام .
سارا وفایی زاده
1390/10/17 در ساعت : 11:40:29
سلام جناب معارف

درود بر قلمتان

مستدام باشید.
*************

متشکرم خواهرم سر بلند باشید






مصطفی پورکریمی
1390/10/17 در ساعت : 14:59:12
سلام جناب آقای معارف گرامی
انشاالله سال های سال زنده و با طراوت باشی عشق به ال الله علیهم السلام همیشه چاره ساز است .

***************

متشکرم جناب پور کریمی عزیز دلمان برایتان تنگ شده بود انشاله شما هم پیوسته سلامت و سعادتمند باشید واقعا عشق به آل الله چاره تمام مشکلات است.
سبز باشید
سید حکیم بینش
1390/10/17 در ساعت : 18:21:7
سلام برادر خوبم
شعر قابل تأملی بود. آدم را متوجه اعمالش می سازد
پایدار باشید
سید حسن سعیدزاده بیدگلی (صهبا)
1390/10/17 در ساعت : 22:48:35
با سلام وعرض ارادت خدمت دوست عزیز
از خواندن شعر زیبایتان بهره بردم
افشین تل لو
1390/10/17 در ساعت : 14:25:1
سلام برادرمعارف
زیبا بود
استوار وکامکار باشید.
**************
متشکرم دکتر جان
سبز باشید
سید علمدار ابوطالبی نژاد
1390/10/17 در ساعت : 17:5:18
سلام آقای معارف عزیز
خواندم زیبا بود .استفاده کردم
سربلندباشید
م. روحانی (نجوا کاشانی)
1390/10/17 در ساعت : 22:16:6
سلام بر جناب معارف عزیز
حکایتی تکان دهنده و شگفتی آفرین از سفری در خیال ، عمرتان دراز و سلامتیتان برقرار
یکی دو مورد قافیه در تنگنا قرار گرفته که باید برایش چاره اندیشید
علی سعادتخانی
1390/10/17 در ساعت : 12:1:54
خواندم و مستفیض شدم برادر معارف عزیز

************
ممنونم برادر عزیز قدم رنجه فرمودید
فاطمه صمدی (مهتاب)
1390/10/17 در ساعت : 16:32:9
سلام بر شما
با احترام خواندمتان و کلامتان را بر پهنای جان گستردم
جسارتا مصرع دوم از بیت دوم به گمانم دچار غلط تایپی شده( افتاده بود)

ایام به کام
عباس خوش عمل کاشانی
1390/10/17 در ساعت : 18:55:20
...خوش عمل هم بود آنجا شعرخوان
لیک نق می زد چرا نبود دخان...
نفیسه ای زیبا و خوشتراش است...اما در چندجا کلماتی را قافیه قرار داده اید که باهم قافیه نمی شوند:جسم=چشم...حسین=زین العابدین...خامه ای=لامعی...خودتان می دانید که با جسم اسم و قسم همقافیه است و با حسین عین و...زین العابدین یعنی زینت عبادت کنندگان نه زین العابدین که به معنای زینت دو عابد است....با خامه ای هم نامه ای و با لامعی هم سامعی قافیه می شود.اینها را درست کنید.
محسن یاری
1390/10/18 در ساعت : 0:47:34
سلام جناب معارف عزیز . شعر زیبایتان را خواندم و پیش تر از این نیز از اشعار نابتان سیراب شده ام . برادر بزرگوارم خدا شاهده بنده قصد بی حرمتی به جنابعالی نداشتم که سخن از شعر شما را در دفتر شعر دیگری آوردم اگر یک بار دیگر به آن نوشته مراجعه بفرمایید خواهید دید که چه علتی باعث شده که بنده مثالی در این مورد بزنم . و اما در خصوص نقدی که بنده داشتم اگر دقت بفرمایید در یادداشتم در مورد (( قبای شخصیت )) نوشته ام که تعجب می کنم .... )) و این خود نشاندهنده ی این است که بنده با توجه به تسلط تان در وزن شعر این تعجب بهم دست داده و نگفتن موارد این ایرادات وزنی هم به همین دلیل بود که خود شما با نیم نگاهی به شعر تمام آن ها را ملاحظه خواهید فرمود و نخواستم قلمفرسایی نمایم . باز اگر آن جناب می پسندید لطف بفرمایید ایمیلتان را قید نمایید تا شاید این بهانه ای باشد تا با هم مراوده ی صمیمانه تری داشته باشیم . دستبوستان (( محسن ))
بازدید امروز : 3,293 | بازدید دیروز : 19,763 | بازدید کل : 123,961,893
logo-samandehi