ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



شال ِ دلشوره گی انداخته ام......(غزل)


مثل ِ یک کـاغـذ ِ کـاهی شـده ام/تـا خـورده



مثل ِ یک بـرکـه ی پائیزی سرمـا خــورده



در مـن آویخـتـه قـنـدیـل یـخ ِ یـائسگــی



شـده ام آیـنـه ی ِسـرد ِ تـمـاشـا خـورده



شال ِ دلشوره گی انـداخته ام روی سرم



از سراسیمگی ام آیـنه هـم جـا خــورده



سقف ِ چشمان ِ تو نیلو فرِ من آبی بود!



نکند چشم ِ تو ماهی شده ، دریا خورده!



نقش ِ پاهای تـو بر روی تنم ، بـاور کن



رد ِ یک جاده ِ خاکی ست که هی پا خورده



خـاطـرات ِ تـو بـه روی سرم آوار شـده



شده ام غـربت دیـوار ِ تـرک هـا خـورده



==



دگمه ی یـوسف مـن بـوی جـدایی دارد!



نکـنـد آمـدنـی دست ِ زلـیـخــا خــورده!



 



90/دی ماه


کلمات کلیدی این مطلب :  شال ، ِ ، دلشوره ، گی ، انداخته ، ام......(غزل) ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/10/17 در ساعت : 10:18:15   |  تعداد مشاهده این شعر :  1606


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

صادق رحمانی
1390/10/17 در ساعت : 10:42:34
بسیار خوب بود. با مضامین تازه تر.
--------------------------------------متشکرم جناب استاد رحمانی عزیز،نگاهتان را ارج می نهم
ابراهیم حاج محمدی
1390/10/17 در ساعت : 12:35:5
سلام بر شما
غزلی است ناب . با تصاویری دست اول . ولی قندیل یخ یائسگی را نپسندیدم و و نیز {آوار شده} را {آوار شدند} می آوردید بهتر بود . در هر حال دست مریزاد . استفاده کردم .
---------------------------------------------------------------------------------------------سلام جناب حاج محمدی گرامی ممنونم از حضورتان، حتما راهنمایی ارزشمندتان را لحاظ خواهم کرد،سپاس استاد
علی اشرفی راد
1390/10/17 در ساعت : 11:39:11
خوشم اومد عالی بود موفق باشید
---------------------------------------سلام جناب اشرفی راد گرامی، ممنونم از همراهیتان با این دلنوشته
مصطفی معارف
1390/10/17 در ساعت : 13:20:43
نقش ِ پاهای تـو بر روی تنم ، بـاور کن
رد ِ یک جاده ِ خاکی ست که هی پا خورده
خـاطـرات ِ تـو بـه روی سرم آوار شـده
شده ام غـربت دیـوار ِ تـرک هـا خـورده
جناب سعادتخانی به به ذواقعا زیبا بود و روان خیلی از خواندن آن کیف کردم موید باشی
------------------------------------------------------------------------------------------------بزرگوارید معرف عزیز

مصطفی پورکریمی
1390/10/17 در ساعت : 14:18:43
سلام جناب استاد سعادتخانی گرامی
این ردیف زیبا با این قوافی چنان محکم شده اند که هر کسی را به تحسین وامی دارد خدا می داند من از خوشحالی اشکم جاری شد .خداوند متعال شما را برای ادبیات چه فارسی و چه ترکی و اشعار ارزشی حفظ کند . ....
--------------------------------------------متشکرم استاد بابت همه لطفی که به کمین دارید،سپاس
فاطمه صمدی (مهتاب)
1390/10/17 در ساعت : 16:27:34
درود بر شما آقای سعادتخانی بزرگوار

تکلم را چه می شود؟ آن هنگاه که قامت می بندی بر پیکر کلمات!

بسیار لذت بردم از اقیانوس شاعرانگیتون.برقرار باشید و تندرست
-----------------------------------------------------------------------سلام خواهر ارجمند، متشکرم از نگاهتان به این غزل
سید مهدی نژاد هاشمی
1390/10/17 در ساعت : 16:46:42
لذت بخش بود ممنون دوست عزیز .........
--------------------------------------------------متشکرم سید عزیز دوست شاعر و بزرگوار من
سارا وفایی زاده
1390/10/17 در ساعت : 11:28:1
سلام جناب سعادتخانی

زیبا سرودید.

مستدام باشید.
-------------------از حضور مسنمرتان بسیار سپاسگزارم خانم وفایی زاده گرامی
سیاوش پورافشار
1390/10/17 در ساعت : 18:21:7
درود بر دوست گرامی جناب سعادتخانی عزیز
دست مریزاد سبکی که شما می سرایید بدون اغراق منحصر به خودتان است و این یعنی پختگی شاعر درود بر شما خوشحالم که از شما خواندم
----------------------------------------------------------------سلام سیاوش عزیز، از مرحمت عالی بسیار سپاسگزارم، ممنونم از اظهار لطفتان
محمدرضا درانی نژاد
1390/10/17 در ساعت : 12:59:7
آفرین بر شما یسار زیبا بود و تصویر های بسیار جالبی در آن و جود داشت
---------------------------------------------------------------------------------متشکرم از حضورتان استاد
حمیده میرزاد
1390/10/17 در ساعت : 14:53:59
سلام

بسیار زیبا سروده اید با تحریرهای متفاوت وزیبا

پاینده باشید
------------سلام و متشکرم از نگاه مهربانتان به این دلنوشته
مژده ژیان
1390/10/17 در ساعت : 21:40:40
هر روز تازه تر از ديروز /هر بار زيبا تر از پيش...

درود جناب سعادتخاني
-------------------------ممنونم خانم ژیان،همشهری صمیمی و شاعر من، سپاس
سیده فاطمه صداقتی نیا
1390/10/17 در ساعت : 16:54:35
سلام استادم
لذت خواندن شعری به این قوت نعمت است . ممنونم استاد . هربیت حرف تازه ای ست و صمیمت شاعر را در روح لطیف واژه ها نشان می دهند.
زنده باشید استاد
------------------سلام بانو، شما بزرگوارید، شعرهای شما را که می خوانم از ابهت کلامتان شگفت زده می شوم، سپاس و درود بر شما
سید حکیم بینش
1390/10/17 در ساعت : 18:24:52
با سلام
چقدر این گونه شعر ها آدم را وسوسه می کند برای سرودن
چقدر این گونه شعر آدم به فکر و ایده تازه می دهد.
درود بر شما شاعر لذت بردم فراوان
----------------------------------------متشکرم از حضورتان جناب بینش گرامی، شاعر ارجمند
سید علمدار ابوطالبی نژاد
1390/10/17 در ساعت : 17:7:43
سلام آقای سعادتخانی عزیز
بسیارزیبا وبا مضامین عالی وبکر .لذت بردم

سرفرازباشید
----------------سلام جناب ابو طالبی نژاد گرامی، شما لطف دارید شاعر
عباس خوش عمل کاشانی
1390/10/17 در ساعت : 18:43:7
بسیار نغز و سره و قابل ترحیب.دست مریزاد....واما نمی دانم:شال دلشورگی انداخته ام بر گردن...کمی بهتراست یانه؟اینطور که باشد دیگر شال جاگیر کلاه نمی شود و از حیث سلاست هم...شاید سلیس تر.به هر حال این نظر ارادتمند است.
------------------------------------------------------------------سلام استاد ، ممنونم از لطف بی پایانتان، حتمن راهنمایی ارزنده حضرتعالی را بکار خواهم بست ،
افشین تل لو
1390/10/17 در ساعت : 10:26:19
سلام بسیار زیبا سروده اید دوست شاعرم
فقط دلشوره گی به نظرم مشکل املایی دارد ودلشورگی صحیحتر است.
در صورت صلاحدید این کامنت را تایید وعلنی نفرماییدو
------------------------------------------------------------سلام همراه صمیمی، متشکرم از حضورتان،به نظرم هر دو صورت صحیح باشند،از توجهتان سپاسگزارم
مجتبی اصغری فرزقی
1390/10/17 در ساعت : 11:49:9
آفرين
آفرين
آفرين
خيلي خيلي قشنگ بود
فقط مي ماند
نوع تايپ شما ايراد دارد و در خوانش شعر شما تاثير بسزايي دارد كه حواس و انديشه را پرت مي كند
موفق باشيد
وبلاگ: شعر نو پيراهني در باد
---------------------------------سلام دوست عزیز، از خوانشتان ممنونم،نمی دانم این اتفاق(ناخوانا بودن) برای سایر عزیزان نیز هست یا نه که اصلاح کنم
محسن یاری
1390/10/17 در ساعت : 13:59:55
سلام دوست خوبم . تبریک می گم غزل قشنگی بود در نهایت روانی و شیوایی . اجازه می خوام هم شاه بیت را انتخاب کنم و هم نقدم را بر این شاه بیت بیان کنم .
/ سقفِ چشمان تو نیلوفرِ من آبی بود / نکند چشم تو ماهی شده ، دریا خورده ؟/
جناب سعادتخانی آیا شما از فکر کردن به آبی بودن سقف چشمانش خوشحال هستید یا نه . اگر خوشحال نیستید بنده هیچ اعتراضی ندارم . اما اگر احساس خوشحالی و رضایت می نمایید ، بنده فکر می کنم ((نکند ))کلمه ی خوبی نیست زیرا نکند اغلب در مواقعی میاد که ما از اتفاق افتاده راضی نباشیم . مثلا ما می گوییم (( خیلی خوشحالی نکند امتحانتو خوب دادی )) یا بگوییم (( خیلی خوشحالی فکر می کنم امتحانتو خوب دادی )) به نظر بنده دومی درست است . البته انتخاب نکند یا کلمه ی دیگر اینقدرها هم واجب نیست که روی آن زیاد وسواس نشان دهیم ولی شعر اگر طوری باشه که اصلا مو لای درزش نره زیباتره . بنده اینو میگم (( به یقین چشم تو ... )) . سپاس
----------------------------------سلام شاعر، چقدر این بحث ها و نقدها را دوست دارم،حتما سر فرصت به یک جمع بندی از نظرات ارزشمند دوستان خواهم رسید و استفاده خواهم کرد، متشکرم محسن جان
اکبر نبوی
1390/10/17 در ساعت : 16:31:13
سلام و مهر
در یک جمله، غزلتان بسیار زیبا و دلنشین بود. و بدون مداهنه، لذت بخش.

چند جمله ی کوتاه در باره ی همین غزل زیبا دارم که اگر ایمیلتان را بدهید برایتان می نویسم.
نشانی ایمیل بنده چنین است: sedayekariz@yahoo.com
پاینده باشید.
----------سلام جناب نبوی عزیز، برایم افتخار بزرگی هست که دلنوشته های مرا قابل دانسته اید ، بی صبرانه منتظرمali_saadatkhani@yahoo.com
وحید ضیائی
1390/10/17 در ساعت : 17:11:6
( سقف ِ چشمان ِ تو نیلو فرِ من آبی که ...
نکند چشم ِ تو ماهی شده ، دریا خورده!
زندگی کردن من - بی تو مبادا - گویا ...
رد ِ یک جاده ِ خاکی ست که هی پا خورده... )

بسیار دلنشین بود ...( باقی - پیشنهاد است و بقایت !)
--------------------------------------------------------------- سلام جناب ضیایی عزیز، حضورتان را غنیمت می شمارم شاعر اندیشه های نو
م. روحانی (نجوا کاشانی)
1390/10/17 در ساعت : 21:30:58
سلام بر استاد سعادتخانی عزیز
غزلتان شیرینی گوارایی را در عمق ذهن جابجا می کند و شوری را که از یک شعر ممتاز انتظار است پدید می آورد . از خواندن شعرتان لذت بسیار بردم ، دست مریزاد و برقرار باشید
---------------------------------------------------------------------------------------------متشکرم استاد و سپاس از این همه شاگرد نوازی
بازدید امروز : 17,809 | بازدید دیروز : 19,763 | بازدید کل : 123,976,409
logo-samandehi