ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



آتش به پا مكن ،مكن اي توتياي چشم


 



 



آتش به پا مكن ،مكن اي توتياي چشم



لبخند مي زني كه چه اي آشناي چشم



 



از ما عبور مي كني و طعنه مي زني



تلخ است نكته هاي تو اي خونبهاي چشم



 



لختي صبور باش و كمي خوب تر ببين



اي شاهد هميشه آن ماجراي چشم



 



آخر شهيد مي شود اين واژه هاي دل



وقتي بهانه هيچ نباشد براي چشم



 



وقتي بهانه هيچ نباشد تو مي روي



تو مي روي چو بخت من اي مبتلاي چشم



 



لختي صبور باش و كمي بيشتر بمان



تنها تويي صداي من اي آشناي چشم


کلمات کلیدی این مطلب :  آتش ، به ، پا ، مكن ، ،مكن ، اي ، توتياي ، چشم ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/10/17 در ساعت : 8:18:45   |  تعداد مشاهده این شعر :  1153


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

مهدی سیدحسینی
1390/10/17 در ساعت : 9:17:41
سلام جناب توحیدی استفاده بردم احساس می کنم مصرع سوم شکستگی وزن دارد/
موفق باشید
**8
ممنون شاعر خوب و صميمي
صادق رحمانی
1390/10/17 در ساعت : 10:11:11
سلام آقای توحیدی .
از مضامین نو غزل لذت بردم در این قحطی کلمات.

*********
سلام رحماني عزيز!نظرتان برايم خيلي ارزشمند است...نظر كسي است كه هم شعر او را مي شناسد و هم او شعر را...برقرار باشيد
علی سعادتخانی
1390/10/17 در ساعت : 12:10:4
سلام،غزل خوب و سلیس و روانی بود ، چون همه ی غزلهایتان
موفق باشید دوست عزیز
*********
نگاهتان زيباست دوست شاعر!
سید علمدار ابوطالبی نژاد
1390/10/17 در ساعت : 16:40:29
سلام آقای توحیدی
غزلی زیبا بود ودل انگیز با مضامین نو
سربلندباشید
***********
جناب ابو طالبي تشكر از نگاه زيبايت
مژده ژیان
1390/10/17 در ساعت : 16:9:43
درود استاد***
*******
ممنون بانوي شاعر!
سید حکیم بینش
1390/10/17 در ساعت : 18:44:32
با سلام
شاعر تلاش کرده امروزی تر شعر بگوید. تلاشش ستودنی است اما هنوز هم در دست اندازهای کهنگی دست و پا می زند. مرا ببخش اخر خسته شده ام از بس که اینجا به هم تعارف می کنند
سارا وفایی زاده
1390/10/17 در ساعت : 10:15:17
سلام
زیبا سرودید.
*****
لطفتان را سپاس بانوي شاعر!
سیاوش پورافشار
1390/10/17 در ساعت : 16:31:48
سلام آقای توحیدی چافی
غزل خوبی سرودید
حق یارتان
****
نگاهت را ارج مي گذارم
م. روحانی (نجوا کاشانی)
1390/10/17 در ساعت : 21:40:46
سلام و عرض ارادت جناب توحیدی عزیز
دست مریزاد ، تازگی ها و زیبایی های بسیاری در این غزل گرد آمده بود . برقرار باشید **
***
ارادت استاد من
محسن یاری
1390/10/17 در ساعت : 10:10:14
گشتم و شاه بیت دو چشمت روا ندید / آرم ردیف دیگری این جا به جای چشم / جناب توحیدی عزیز دوست مهربان . این غزلتان بسیار با غزل های قبلی فرق می کرد و حال و هوای خاصی داشت هم از نظر محتوا که نوتر بود و هم از نظر روان سروده شدن . تبریک بنده را بپذیرید . قربانت (( محسن ))
**********
سلام...محسن ياري عزيز ...نگاه مهربانت برايم ارزشمند است برقرار باشيد
مصطفی معارف
1390/10/17 در ساعت : 13:12:1
لختي صبور باش و كمي بيشتر بمان
تنها تويي صداي من اي آشناي چشم
جناب توحیدی غزل زیبایی بود .
شادمان باشید
***
از حسن نظرتان متشكرم
سیده فاطمه صداقتی نیا
1390/10/17 در ساعت : 17:2:26
سلام و سپاس استاد .
شعر زیبایی بود...مثل همیشه روان و مسلط سروده اید.
***
نگاه لطف آميزتان راسپاس بانوي شاعر
بازدید امروز : 22,140 | بازدید دیروز : 31,480 | بازدید کل : 123,186,451
logo-samandehi