ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



سکوت


جان دادن را سکوت می داند و من



ریگ و شن ِ دشت لوت می داند و من



جز آیه ی یأس بر نشد آوایی



این مرثیه عنکبوت می داند و من


کلمات کلیدی این مطلب :  سکوت ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/10/16 در ساعت : 11:17:40   |  تعداد مشاهده این شعر :  1257


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

حمیدرضا اقبالدوست
1390/10/16 در ساعت : 12:43:50
پاینده باشید جناب یاری /یا حق
=================
ممنون جناب اقبالدوست عزیز
م. روحانی (نجوا کاشانی)
1390/10/16 در ساعت : 14:33:36
سلام و عرض ارادت
زیبا بود و هیجان آفرین و کویری ، دست مریزاد و برقرار باشید
==================================
سلام استاد از بذل محبت تان بی نهایت سپاسگذارم
سعید صالحی
1390/10/16 در ساعت : 22:20:8
درود بر شما.....زیبا و دلنواز بود.....برقرار باشید
==========================
سلام جناب صالحی عزیز متشکرم از اینکه به بنده سر زدید . سپاس
سیاوش پورافشار
1390/10/16 در ساعت : 11:36:50
درود آقا محسن یاری عزیز
رباعی خوبی بود دوست من
خدا پشت و پناهتان
================
سلام داداش سیاوش ممنون از حضورتان
اکبر نبوی
1390/10/16 در ساعت : 14:16:19
سلام بر شما
غم شعرتان آهی خاص داشت. و من این آه ها را دوست دارم.
فقط اگر می پسندید در مصرع آخر عنکبوت را بردارید و بجایش یک حرف ربط و یک کلمه بگذارید:
این مرثیه را هبوط می داند و من
پاینده باشید.
====================
سلام جناب نبوی عزیز . ممنون از نقد و نظرتان . راستش در شکل اولیه کمبود (( را )) به شدت احساس میشه و پیشنهاد شما با تغییر صورت گرفته این نقص را جبران میکنه . حال منتظر نظر دیگر دوستان می مانیم که در صورت صلاحدید حتما به اصلاح اقدام خواهد شد . سپاس
احمدرضا قدیریان
1390/10/16 در ساعت : 20:37:2
سلام.
از اظهار نظر صریح و صادقانه شما بسیار ممنونم.
با توجه به این که در مصرع اول آورده ام: عمر دل من ... در واقع گزارشی با زاویه دید سوم شخص انتخاب کرده ام و درباره «دل خودم» سخن گفته ام و نه خودم! در واقع نگفته ام: «عمر من به دانه چیدن طی شد» پس تشخیص قائل شده ام برای دل خودم و درباره او حرف زده ام و طبیعی است که در بیت دوم هم صورت سوم شخص مفرد را برگزیده ام. این توجیه خودم است اما اگر فکر می کنید صحیح نیست، با همان صراحت و صداقت که تذکر داده اید، مجددا نظرتان را مطرح فرمایید.
از نقدهای جدی شما و دیگر دوستان استقبال می کنم.
با سپاس بسیار.
============================
سلام دوست مهربانم . باور کنید اگر قانع نشده بودم به سماجت خود بر روی نظرم ادامه می دادم ولی با توضیحات صائبتان متوجه برداشت متفاوت خودم گشتم . ممنون از فروتنی تان . ولی دوست داشتم در مورد رباعی بنده نیز اظهار نظر بفرمایید . قربانت (( محسن ))
صادق رحمانی
1390/10/17 در ساعت : 10:3:27
بهره بردم. احسنت.
=============
قربان شما دوست عزیز من . خوشحالم که حضور گرمتان را در دفتر شعرم شاهد بودم . سپاس
مصطفی معارف
1390/10/17 در ساعت : 12:45:2
اقا محسن عزیز رباعی های جالبی دارید مثل این رباعی .
جباب سعادتخانی هم خیلی ز یبا آن را دسستکاری کرده و مضمون نویی آفریده اند هر دو دلچسبند و روان
کامروا باشید
===================
ممنون جناب معارف عزیز . نظرات دوستان در این مورد تماما مد نظر هست . انشاالله به درست ترین صورت اصلاح خواهد شد . سپاس
رضا کرمی
1390/10/16 در ساعت : 12:53:8
درود بر شما ..دست مریزاد
===============
سلام بر شما داداش رضای گل . ممنون سر زدید
محمد علی هلال
1390/10/16 در ساعت : 17:31:2
سلام بر شما
رباعی زیبا و دلنشینی است . جز اینکه عنکبوت در مصرع آخر همانگونه که اشاره کرده اند خوش ننشسته است .
=================
سلام دوست عزیزم . از اظهار نظرتان ممنونم . انشاالله با نظراتی که دوستان داده اند به نحو احسن تصحیح خواهم نمود . سپاس
افشین تل لو
1390/10/17 در ساعت : 1:6:11
زیبا بود دوست عزیزم
متاثر شدم.
کامکار باشید.
=============
سلام داداش گلم . ممنون از مهرتان .
مصطفی پورکریمی
1390/10/17 در ساعت : 14:50:38
سلام جناب آقای یاری گرامی
راستش دیروز هم خواندم اما نظری ننوشتم حالا که دوستان سکوت را شکسنه اند من هم جسارتا پیشنهادی دارم چون فکر می کنم استفاده از قافیه ی " عنکبوت " به خاطر اشاره به آیه ی شریفه ی " ان اوهن البیوت لبیت العنکبوت ...."است با استفاده از نظر جناب سعادتخانی تصحیح ذیل را پیشنهاد می کنم .ضمن این که ریگ وشن هم حشو ملیحی ست:

این را دلِ عنکبوت می داند و من
شن های کویر لوت می داند و من
تا پلک زدی کلبه ی رؤیام شکست
این مرثیه را سکوت می داند و من

رابطه ی بسبتا خوبی هم بین " شن" و " کویر" و "پلک زدن"و.... وجود دارد .
======================
سلام استاد . دیگه کم کم دارم شرمنده ی دوستان و اساتیدی چون شما می شم که رو شعر حقیر این همه وقت میگذارید . ضمن احترام به تمام نظرات پیشنهادی و با توجه به اینکه با جایگزین نمودن یکی از این پیشنهادها به صورتی که در معرض دید باشه ممکن است موجب نارضایتی طبع های حساس قرار بگیره اجازه بدهید که در دفتر خودم که در حال حاضر اصل شعر را روی آن نوشته ام به یکی از این صورت های پیشنهادی تغییر دهم . سپاس از حضور گرمتان . ارادتمند (( محسن ))
حمیده میرزاد
1390/10/16 در ساعت : 13:14:26
زیبا بود

پایدار باشید
========
سلام خواهر عزیزم . ممنون که سر زدید و پسندیدید
علی سعادتخانی
1390/10/16 در ساعت : 18:52:25
این حادثه ، عنکبوت می داند و من
ریگ و شن ِ دشت لوت می داند و من
جز آیه یاس پر نشد حنجره ای
این مرثیه را سکوت می داند و من
----------------
محسن جان،از دیروز فکرم درگیر این رباعی توست، هر دفعه می آیم و می خوانمش احساس می کنم بهتر از این هم می توانست و می تواند باشد، باری پیشنهاد نبوی عزیز جسارتم را بیشتر کرد و با جابجایی آنگونه شد که در بالا می خوانی ، باری باز به انتظار نظرات دیگر دوستان و اساتید بزرگوار می مانیم.
قربانت:علی
====================
سلام دوست مهربانم . خیلی خوشحال شدم از اینکه با توجه به اینکه بنده حرفه ای غزل کار می کنم و شاید این سومین رباعی باشد که سروده ام اما حالا امیدوار شدم که می توانم در این قالب هم ادامه دهم ، زیرا اساتیدی چون شما و دیگر دوستان این رباعی را در حدی دیدید که در باره ی آن نقد بنویسید و از این بابت خوشحالم . پیشنهاد شما نیز جای تأمل دارد و بسیار ممنونم و همچنانکه خود جنابعالی نیز یادآور گشته اید منتظر تأییدیه ی دیگر دوستان در مورد نظر شما و جناب نبوی می مانم و در نهایت به یک نقطه ی متقن رسیده و این رباعی هم شکل مناسب خود را خواهد یافت . . ارادتمند (( محسن ))
مجتبی اصغری فرزقی
1390/10/17 در ساعت : 9:17:54
آفرين
آفرين




كار زيبا و قشنگي بود


شما هم دست توانايي داريد



موفق باشيد محسن آقا


وبلاگ: شعر نو پيراهني در باد
===================
داداش مجتبی دیگه کم کم داشتم نگرانت می شدم که چرا نیستی . قربانت (( محسن ))
بازدید امروز : 55,558 | بازدید دیروز : 31,480 | بازدید کل : 123,219,869
logo-samandehi