ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



فُزتُ بِرَبِّ کرب و بلا
هر چند دیده اند تو را چون پیمبرت.
برخواسته به جنگ تو با بغض حیدرت.

صد ابنِ ملجم اند، به دورت که بشنوند.
فُزتُ بِرَبِّ کرب و بلا، آهِ آخرت.

بر قبله ی دو ابروی پیوسته ات عمود.
تا سجده کرد، مثل علی شد دو تا سرت.

از دامنِ تو می شنوم بوی فاطمه.
بدجور کرده نیزه ی پهلو، مُعَطَّرت.

سیراب، از عقیق لبانم نگشتی و.
پیغمبرِ خدا شده ساقیِ کوثرت.

کم در میانِ زمزمِ خون دست و پا بزن.
زهرا به کربلاست، اگر نیست مادرت.

گُل بودی و به بزم سُیوفٍ فَقَطَّعوه*.
دیدم تو را به وسعتِ یک دشتِ پرپرت.

از جایِ خود بلند شو، خوش غیرت حرم.
تا چشمِ هرزه ای نرود سمت خواهرت.

سیراب کرده ای، پدرت را از این جهان.
تا بسته ای به روی پدر دیده ی ترت.

بر اشک من به هلهله دادند تعزیت.
با سوت و کف که فاتحه خواندند در برت.

تشییع شد به شانه ی شمشیر و نیزه ها.
مانند فاطمه چه غریبانه پیکرت.


* برشی کوتاه از متن مقتل حضرت علی اکبر(س)

رسول رشیدی راد(مجتبی)  1398/06/16
کلمات کلیدی این مطلب :  پیمبر، پدر، حیدر، مادر، زمزم ،

موضوعات :  آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1398/6/16 در ساعت : 19:34:52   |  تعداد مشاهده این شعر :  196


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 13,235 | بازدید دیروز : 31,480 | بازدید کل : 123,177,546
logo-samandehi