ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



نیلی وش بیکران
 
آهسته قدم زنم به ساحل
با پای برهنه بی اراده
نیلی وش بیکران آبی
آن دختر بی ریای ساده
 
با پیچش موج موج مویش
بی تاب کند ترانه ها را
با آینه ی زلال رویش
مستانه کند دلانه ها را
 
خورشید در آن کرانه ی دور
انگار که بذر زر فشانده
بر باغچه اش چه نرم و نازک
چون سبزه ی تر صدف نشانده
 
نرمینه ی دلنواز شن ها
گاهی به فشار تکه ای سنگ
آهسته بگوید ای مسافر
غافل مشو از نگار دلتنگ
 
نا گاه صدای تندر و برق
برد از لب عاشقانه ها قند
نیلی وش بیکرانه شد چون
خاکستری غرور الوند
 
حالا تب موج همچو شمشیر
بر صورت صخره می زند چنگ
سوز دل سنگ و ساحل پیر
در شور به دیلمان هماهنگ
 
بر شورش موج موج دریا
دعواست میان مرغ و ماهی
از زاویه ی نگاه ماهی
مرغ است دلیل این تباهی
 
غوغا و نهیب و بانگ و فریاد
بغض است در این میان گلوگیر
باور نکنم خدای من وای
این کیست در این قفس به زنجیر
 
دریا و عطش به هم نگنجند
آرام من اینچنین نجوشد
می غرد و فخر می فروشد
دریاست کنون که می خروشد
 
دریا تو هبوط عشق سازی
تصویر ملایم نمازی
حیف است که با چنین هیاهو
رنگینه ی عاشقی ببازی
 
تا چشم به هم زدیم بگذشت
عمر سفر دو روزه ی ما
این یک دو سلام آخرین را
آرام گذر ز کوچه ی ما
 
با همچو منی نه خشم و طوفان
آرامش صبح عشق باید
یا بوسه داغ آتشینی
از جنس تب دمشق باید
 
گمگشته ی عشق آتشینم
مجنون و خراب ریش ریشم
ای جان چه خوش است وادی عشق
فانوس نیاورید پیشم

چارپاره ی نیلی وش بیکران از دفتر به رنگ دل


   تاریخ ارسال  :   1398/6/8 در ساعت : 19:6:24   |  تعداد مشاهده این شعر :  221


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

هم اکنون 14 سال (شمسی) و 7 ماه و 18 روز و 22 ساعت و 35 دقیقه و 05 ثانیه است همراه شماییم 461543705.992 و زمان همچنان در گذر است ...
بازدید امروز : 1,105 | بازدید دیروز : 14,905 | بازدید کل : 124,446,679
logo-samandehi