
		
			 
		
			 همیشه فاصله ای بین اشک و خندانیست
		
			و عاقبت ره هر خنده ای به گریانیست
		
			در انتظار کسی نیستم... و می دانم
		
			که انتظار تو را داشتن، پشیمانیست
		
			چه می شود بروی ابتدای بودنهات؟
		
			که دور؛ بودنت از روی گربه رقصانیست
		
			دلی که دست تو افتد به غم بیارزد و بس
		
			کمال پختگی اش منتهای نادانیست
		
			اتاق خالی و قابی پر از خیال محال...
		
			و ضرب خاطره ات؛ حاصلش پریشانیست
			 
		
			 همیشه فاصله ای بین اشک و خندانیست
		
			و عاقبت ره هر گریه ای به خندانیست.
		
			 
		
			 
		
			 
		
			 نقش و غزل :
		
			       راشین گوهرشاهی
			.