ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



الهه زیبا
واحسرتا! تمام امیدم حباب شد
 هر نقش داشتم همه نقش برآب شد
 
بی نور گشته کلبه روحم بدون تو
باز آ که بی تو خانه قلبم خراب شد
 
بی تو برای زیست نمانده بهانه ای
 هر لحظه هر نفس که کشیدم عذاب شد
 
لب تشنه ماند تشنه دیدار چشم دوست
دریای وعده هاش کویر و سراب شد
 
ای ماه من بر آینه جان من بتاب
  شاید که سنگ ها همه روزی شهاب شد
 
با لطف ومهر دوست که گشته نصیب من
اسرار این جهان به رخم  بی حجاب شد
 
از شور و عشق در همه دلها تلاطمی است
 کافر به دین درآمد و سرکه شراب شد
 
گفتم که شعر وصل بگویم زبان بسوخت
وز داستان هجر تو قلبم کباب شد
 
دیروز جز سکوت و سیاهی نداشتم
امروز داغ های دلم آفتاب شد
 
ای مرگ! ای الهه زیبا خوش آمدی
با خنده ات دعای دلم مستجاب شد
 
دلتنگ امتحان پس از مرگ نیستم
یک عمر هرچه رنج کشیدم، حساب شد
کلمات کلیدی این مطلب :  لطف، وصل، عشق، هجران، قیامت، مرگ و ... ،

موضوعات :  عاشقانه و عارفانه ،

   تاریخ ارسال  :   1398/4/7 در ساعت : 9:51:1   |  تعداد مشاهده این شعر :  354


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 18,187 | بازدید دیروز : 31,480 | بازدید کل : 123,182,498
logo-samandehi