ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



در این محفل ...
گفتمش یارب چرا باید دلم را خون کند
آن که با افسانه هایش خلق را افسون کند

غافل از تفسیر«لااکراه فی الدّین»روزوشب
خلق را تعریف از«والتّین والزّیتون» کند

در دیار ما که یادش رفته کم کم پیشرفت
دردها را هرکه دستش می رسد افزون کند

می زند بر ریشه ی ما تیشه دشمن از درون
رنج ها را گر مضاعف دشمن از بیرون کند

روی منبر حرفهای واعظ بی مایه کرد
آنچه با مغز جوانان باده و افیون کند

هرکه می خواهد شفای دردهای جمع را
از دل و جان پیروی بایست از قانون کند

ناگهان از در در آمد شاعری قهّار و گفت
از چه می پرسی چرا این چون کند آن چون کند؟

کار با عمّامه و قطر شکم افتاده است
خم در این محفل بزرگی ها به افلاطون کند

«خوش عمل» کم شکوه از وضعیت موجود کن
خوف دارم دستگیرت محتسب اکنون کند

جرم محرز چون تو را افساد فی الارض است او
طبق حکم حاکم شرعت به دار از ...کند!

موضوعات :  طنز ،

   تاریخ ارسال  :   1398/3/10 در ساعت : 23:32:32   |  تعداد مشاهده این شعر :  420


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 21,790 | بازدید دیروز : 31,480 | بازدید کل : 123,186,101
logo-samandehi