ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



هیچ


من  و   یک     صبح      بارانی        دگر هیچ



ملاقاتی               خیابانی              دگر هیچ



کنار     باجه ای           زیر             درختی



تقاضای                غزلخوانی        دگر هیچ



از   آن      پیداترین        خورشید       عمرم



تبسمهای                پنهانی           دگر هیچ



وزآن      گیسو   که   تارش   پود  جان است



نصیب    دل           پریشانی        دگر هیچ



ملامت    دیدن    و           حسرت   کشیدن



غم    و         سر در گریبانی      دگر هیچ



تلاقی   چون   که    با  هم      چشمها  کرد



به   بار     آمد       پشیمانی        دگر هیچ



دل   من    بوم          بام           آرزوها



گذر     دارد      به   ویرانی      دگر هیچ



ز    کجراهی   که     آغازش      خطربود



رسیدم       خط پایانی....        دگر هیچ .


کلمات کلیدی این مطلب :  هیچ ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/9/28 در ساعت : 18:0:43   |  تعداد مشاهده این شعر :  1115


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

م. روحانی (نجوا کاشانی)
1390/9/28 در ساعت : 18:18:56
سلام بر استاد خوش عمل بزرگوار
خوشحالم که چنته ی استاد مملو از شعر ناب است و نگران خوردن کفگیر به ته دیگ نیستید
این شعر هم مثل دگر شعرهاتان دلنشین و شور آفرین بود
،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،
خدا یا قسمت ما کن همیشه
غزلخوانی ، غزلخوانی ، دگر هیچ
مبادا سوت پایانی بیاید
پشیمانی ، پشیمانی دگر هیچ
*******************
به هر محفل که باشد صحبت از شعر
من و نجوای کاشانی دگر هیچ
خداوندا نصیب خوش عمل کن
رفیق خوب و روحانی دگر هیچ...


سیاوش پورافشار
1390/9/28 در ساعت : 22:54:44
شبیه چیست می دانی کلامت؟
بلی قند است کاشانی! دگر هیچ

تو شعری ناب و نوآئین سرودی
کهن هم خوب می دانی دگر هیچ

ترا استاد صد ها آفرین باد
ز سعدی یا که خاقانی دگر هیچ

******************
سیاووش ای هنرمند گرامی
منم یک شاعر فانی دگر هیچ
ازین تعریف و تمجیدی که کردی
دلم در سینه لرزانی دگر هیچ.
سارا وفایی زاده
1390/9/28 در ساعت : 18:3:36
سلام استاد

زیبا بود و خواندنی . دگر هیچ.

**********************
و تو باشی ماندنی...دگر هیچ.
سید علمدار ابوطالبی نژاد
1390/9/29 در ساعت : 15:56:52

به سایت پارسی گویان ندیدم
به ازتو من سخندانی... دگرهیچ
ازآنرو خوش عمل نامت نهادند
که ازابدال و نیکانی... دگرهیچ
به پیش پای شعرت سرکند خم
بیاید گرکه خاقانی... دگرهیچ
خط تو خط اهل البیت باشد
ندارد خط پایانی... دگرهیچ

سربلند باشید

******************
اول خواستم سروده ات را حذف کنم چون جز هجوی برای ارادتمند نیست!شما خود خوب می دانی که دراین سایت نه یکی دو نفر که چند نفر سرتر و بهتر ازمن هستند.ضمنا من شاگرد شاگرد شاگرد شاگرد شاگرد شاگرد....و....خاقانی بزرگ هم به حساب نمی آیم.سیدجان!چیزی بگو که بگنجد.پس بیراه نمی گویم که این سروده هجای من است.البته در خصوص بیت آخر باید عرض کنم:ان شاءالله که چنین است.دیگر اینکه صفای باطنت را قربان شوم.





ابراهیم حاج محمدی
1390/9/28 در ساعت : 22:43:13
عجب شهدی است در طبع تو جانا
شکر قند فریمــــــانی دگر هیـــــچ
مشام مـــــا نگـــــردد مست جز با
گـــــلاب ناب کاشــــانی دگر هیـچ
با سلام
بسیار غزل دلپذیر و شیوایی بود لذت بردم استاد عزیز دست مریزاد .

***********************
ز استاد سخن ترحیب زین دست
به وجد آرد مرا آنی ...دگر هیچ.
سیاوش پورافشار
1390/9/29 در ساعت : 15:53:52
سلام مجدد استاد خوش عمل
من هم غزلی دارم با این ردیف مطلع آن به شکل زیر است:
اندکی اخم و سپس می گذری دیگر هیچ
سهم من چیست به جز دریدری دیگر هیچ..

****************************
آیا قبل از من سروده ای یا بعد از من؟باید غزل شیوا و دلربایی باشد.مطلعش که چنین نشان می دهد.چرا در سایت نمی گذاری؟
محسن یاری
1390/9/28 در ساعت : 20:15:50
به به ... به به ... واقعا دست مریزاد . خیلی بهم چسبید . جناب خوش عمل عالی بود عالی ...
*************************
ز شعر محسن یاری به دنیا
به پا کردیم مهمانی دگر هیچ...
کاظم نظری بقا
1390/9/29 در ساعت : 7:46:3
سلام استاد
یقیناً خط پایانی نباشد
ترا ای مرد سبحانی دگر هیچ
مرا در کاخ شعرت رخصتی ده
بیایم بهر دربانی دگر هیچ
نمی گویم چه حسی دارد این شعر
خودت البته می دانی دگر هیچ.

*********************
«بقا» در آسمان شعر ایران
تو خورشید درخشانی...دگر هیچ
به جان دوستانت هر شب و روز
ز شعرت پرتوافشانی...دگرهیچ
به هر شاعر تورا تشبیه سازم
نگفته بهتراز آنی... دگر هیچ
به ملک شعر آیینی در این عصر
تو تنها میر و سلطانی...دگر هیچ
بقای فانی فی اللهی ای دوست
خلقتم للبقا را جانی ای دوست...
محسن یاری
1390/9/29 در ساعت : 21:35:45
جناب خوش عمل عزیز . اطاعت امر گردید و جناب حاج محمدی را به خوانش غزلم و دیدگاه حقیر و جنابعالی دعوت نمودم . انشاالله که به یک نقطه ی مشترک برسیم . فقط خوشحالی بنده از این نظر است که نکته سنجی شما باعث شده تا باب نقد سازنده در این سایت جایگاه اصلی خود را باز یابد . بنده کوچک شما و دیگر دوستان بزرگوار هستم . قربانت (( یاری )).

***************************
قربانت گردم.شما حتما از استاد نجوا و استاد نظری بقا هم بخواهید تا وارد بحث شوند.
افشین تل لو
1390/9/28 در ساعت : 19:45:14
میان جمع مردان ادب دوست
تو تک سالار میدانی دگر هیچ
بسیار زیبا وروان بود استاد
************************
ز اشعار خوش افشین تل لو
مرا بیتی شد ارزانی دگر هیچ...
محمد وثوقی
1390/9/29 در ساعت : 18:37:48
سلام حضرت استاد خوش عمل گرامی
من هم با همه ی دوستان موافقم. شعری که این همه ذوق آفرینی کند حتماً دلبری بلندبالاست در عالم شور و غزل.
مستدام باشید.

**********************
از حسن ظن شما شاعر و ادیب بزرگوار و مفضال سپاسگزارم.
بازدید امروز : 2,270 | بازدید دیروز : 8,622 | بازدید کل : 123,327,401
logo-samandehi