ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



حیدرانه
دردی نجیب آن روز در مکّه 
در جانِ پاکِ مادری پیچید
تنهای تنها .. با تنی خسته ...
آمد کنارِ حُجره ی خورشید
 
وقتی خدا او را پریشان دید
آجر به آجر روزنی وا کرد
در سرسرای خانه اش آنشب ...
دارالشَّفای عشق برپا کرد
 
بعد از کمی .. چشمِ  پسر وا شد
مادر به  آقازاده می بالید 
محضِ تبرّک صورتِ خود را ...
بر گونه های طفل می مالید
 
جبریل روی هر دو گُل میریخت
آنشب خدا در کعبه مهمان داشت 
خیلی به آنها عشق می ورزید
خیلی به آن نوزاد ایمان داشت
 
از بس خدا خوشحال بود آنشب
پیمانه ریز جمعِ مستان بود
نقل است در برپاییِ آن جشن ...
رسماً خودِ او صحنه گردان بود
 
حیدر به قدری دلبری می کرد
که خادمانش غبطه میخوردند
کامل مشخّص بود .. اهلِ عرش ...
پیشِ مقاماتش کم آوردند 
 
بیخود ز حالِ خویش .. میگشتند ...
حولِ مَدارِ حیدرِ کرّار
آهسته و پیوسته میخواندند ...
" ناد علی" را یکصد و ده بار
 
در سینه های نوکران آن شب
دستِ خدا بذرِ  وِلا را کاشت
حقِ تقدّم با نبوّت بود ...
امّا علی بحثش تفاوت داشت
 
وقتی حصارِ کعبه مُنشق شد
مُحرز شد آن نوزاد بی همتاست
قطعاً ترک برداشت تا بر خَلق ...
ثابت شود حیدر ولی اللّـ'ـه' ست
 
بی شک خدا این گونه فرمان داد
تا اهلِ "وسواسی" که "خنّاسند"
باشد به استشهادِ این اِعجاز ...
مولایِ ما را خوب بشناسند
 
 
مهران ساغری
 
۹۷/۱۲/۲۸
 
 
میلاد با سعادت ساقی کوثر حضرت علی (ع) و روز پدر مبارک .
 
کلمات کلیدی این مطلب :  حیدر ، کعبه ، مادر ، علی ، خدا ، عشق ، گل ، مهران ساغری ،


   تاریخ ارسال  :   1397/12/28 در ساعت : 17:32:48   |  تعداد مشاهده این شعر :  426


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

مهران ساغری
1398/1/14 در ساعت : 18:56:48
ممنونم از لطفتون جناب ذیفر عزیز
صمد ذیفر
1398/1/5 در ساعت : 23:14:26
<>:::«««««::<>::»»»»»»::<>
سلام
و درود بر شما جناب ساغری عزیز
قلم تان هموار ه نویسا باد
اجرتان با مولا علی (ع)
ان شاء الله
<>:::«««««::<>::»»»»»»::<>
بازدید امروز : 12,160 | بازدید دیروز : 31,480 | بازدید کل : 123,176,471
logo-samandehi