ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



غزل عاشورایی


زخمی عمیق بر تـنِ تقدیر خورده است



غم آمده ست و قلبم ازآن سیر خورده است



 



پیراهنِ سیاه به تن کرده روزگار



گویا به جای سخت و نفس گیر خورده است



 



این داستان حقیقت تاریخ ماست که-



مثل تبر به فرق اساطیر خورده است



 



مردان کوفه از تو حمایت نمی کنند



چون متنِ نامه لاک غلط گیر خورده است!



 



وارونه است کار جهان، پـس عجیب نیسـت



دیگی اگر که بر تـهِ کفــــگیر خورده است!



 



حالا تویی و کربِ بلایی که پیش روست



بر پای کودکان تو زنجیر خورده است



 



شش ماهه جای سینه ی پُرمهر مادرش



از چشمه­ی بهشت برین شیر خورده است



 



شقّ القمر دومرتبه تکرار می شود



این بار ماه قافله شمشیر خورده است



 



آب خوش از گلوی تو پایین نمی رود



تقصیر آب نیست، گلو تیر خورده است...



***



آن قدر غرق تشنگی لشگرت شدم



دیدم ردیف شعر تو تغییر کرده است



 



دیدم که زینب آمده در پای ذوالجناح



می پرسد آن سوار چرا دیر کرده است؟



 



[آن صحنه ای که فرشچیان چند قرن بعد



از عشق بی کران تو تصویر کرده است]



 



دیدم که شام محشر کبری شده ست و باز



زینب تو را هر آینه تکثیر کرده است



 



افسوس! هرکه آمده دیدار کاروان



دشنام داده است وَ تحقیر کرده است



 



آقا ببخش!گریه امانم نمی دهد



آوارِ اشک، چشم مرا زیر کرده است!



 



ای کاش روز واقعه بودم کنارتان



ای کااااااااااااش ها مرا به خدا پیر کرده است...



 


کلمات کلیدی این مطلب :  غزل ، عاشورایی ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/9/25 در ساعت : 6:1:26   |  تعداد مشاهده این شعر :  2803


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

محسن یاری
1390/9/25 در ساعت : 13:33:38
بسیار زیباست آقای صباغ نو . سپاس
م. روحانی (نجوا کاشانی)
1390/9/25 در ساعت : 14:43:54
سلام و عرض ارادت
عاشورایی دلنشین و پرشوری خواندم ، دست مریزاد و پایدار باشید
،،،،،،،،،،،،،،،،،،

ابراهیم حاج محمدی
1390/9/25 در ساعت : 7:49:15
با سلام
بسیار زیبا بود . مأجور باشید انشاء الله .
سید حکیم بینش
1390/9/26 در ساعت : 17:42:45
سلام بر شما
زیبا بود و پر از تعابیر نو و بکر
موفق باشید
احمدرضا قدیریان
1390/9/25 در ساعت : 17:54:4
سلام بر شاعر گرامی.
غزلتان زیبا و صمیمی است. برایتان آرزوی سلامت و سعادت دارم.
بازدید امروز : 23,958 | بازدید دیروز : 56,896 | بازدید کل : 123,245,165
logo-samandehi