تقديم به شهيدان كه سبك بال پريدن
سر بند ابوالفضل علمدار سرش بود
پرواز خجالت زده در بال و پرش بود
از قافله جاماند – دو زانو لب سنگر
يك مشت پر ازبعد پريدن اثرش بود
هر چند زمين خشك ترين جاي جهان است
صد قافله باران يله در چشم ترش بود
در دست كمي نور براي شب حمله
خورشيد شفق بسته به شال كمرش بود
انگار كه سيبي به دونيمي شده باشد
او وارث بي چون و چراي پدرش بود
آن قدر سريع از بر ما رفت كه حتي
سر سخت ترين باد زمين در به درش بود
مجتبي اصغري فرزقي – مشهد مقدس
وبلاگ: شعر نو پيراهني در باد
ايميل :www.mojtaba.asghary@yahoo.com
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1390/9/24 در ساعت : 13:5:15
| تعداد مشاهده این شعر :
1154
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.