روي اين شيشه دلي كنده شده سنگ نزن
فكرتعويض خودت باش مرا رنگ نزن
من تورا صرف به نوشيدن چايي كردم
هي به من حرف نزاع از دهن جنگ نزن
آخرش زخم زبانت به دلم آتش زد
بي وفا زخم زبان هي به دل تنگ نزن
با تو در گيرو كلنجار نبودم ....تو چرا
بعد ده سال به من زنگ زدي ؟ ...زنگ نزن!!
بعد زنگت دل من سخت به تنگ آمده است
سر به سر با من و با اين دل الدنگ نزن
دوست دارم نفسم با نفست باز شود
قدمي پيش بيا .....صحبت فرسنگ نزن
داده ام روي دلم عكس تو را گل بكشند
روي اين شيشه دلي كنده شده سنگ نزن
مجتبي اصغري فرزقي- مشهد
وبلاگ: شعر نو پيراهني در باد
ايميل :www.mojtaba.asghary@yahoo.com
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1390/9/23 در ساعت : 7:26:18
| تعداد مشاهده این شعر :
1470
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.