ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



چشم سیر
چشم سیر
غم در دلم همیشه اگر ماندگار بود
شادی به دل نساخت و ناسازگار بود
کوتاه بود دست من از دامنت ولی
چشمم به راه مانده و در انتظار بود
اما سه چار سال جوانی به قریه ای
یک رادیو و والرو،سگ در کنار بود
با یک ترانه،قوری چایی،صدای سگ
شب می گذشت مرغ شبی بر چنار بود
صبحم سر کلاس نبودم به فکر ظهر
مرغی اگر نبود، که دوغ و خیار بود
گلنار بود دختر بابای مدرسه
استاد آبگوشت و گاهی نهار بود
با چشم سیر و طبع بلند معلمی
گویی مرا زمین و زمان بر مدار بود
شکر خدا که بنده وزیری نکرده ام
"جَگوار" اگر نبود مرا عشق یار بود
از یاد برده بود غم روزگار را
در قریه تا "رها"ی تو آموزگار بود
علی میرزائی"رها"   
کلمات کلیدی این مطلب :  غم ، شادی ، انتظار ، جوانی ، قریه ، رادیو ، والر ، قوری ، مرغ شب ، بابای مدرسه ،

موضوعات :  عاشقانه و عارفانه ،

   تاریخ ارسال  :   1397/8/23 در ساعت : 11:10:51   |  تعداد مشاهده این شعر :  436


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

محمدرضا جعفری
1397/8/23 در ساعت : 17:12:28
درود استاد عزیز و ارجمند
اموختم
_________________________
سپاسگزارم استاد نارنین
محبت دارید
بازدید امروز : 21,428 | بازدید دیروز : 35,818 | بازدید کل : 124,572,732
logo-samandehi